مسئول سابق دفتر نظارت و پایش ستاد احیای دریاچه ارومیه توسعه با بیان اینکه آب باید دغدغه اصلی دولتمردان باشد، اظهارکرد: موضوع آب را نباید سیاسی و جناحی کنیم بلکه باید گفتمان ملی برای آن شکل بگیرد.
علیرضا شریعت در گفت و گو با روزهای طلایی، به موضوع دریاچه ارومیه و روزگار نه چندان خوش آن پرداخت و گفت: تشکیل ستاد احیای دریاچه ارومیه تجربهای گرانقدر بود که میبایست حتما از آن بهره برد. این ستاد برای اولین بار تلاش کرد تا بسیاری از وزارتخانهها و سازمانهای مرتبط با آب و محیط زیست کشور را دور یک میز و حول یک محور و هدف مشترک جمع کند تا برای یک بار هم که شده همه مجموعهها فارغ از نگاه بخشی و ستادی کار گروهی انجام دهند. هر چند نمیتوان به کارنامه ستاد در انجام این امر نمره بالایی داد ولی بهطور قطع با توجه به مقاومتهایی که ناشی از بخشینگری دستگاههای اجرایی برای انجام ماموریتهای آنها وجود داشت، اگر کمی انصاف داشته باشیم، نسبتا موفق بود و اگر ادامه مییافت بهطور قطع این هماهنگی و همکاری بیشتر و بیشتر میشد
دبیر فدراسیون آب علت اصلی بازگشت دریاچه ارومیه به روزهای بد را کمتوجهی دولت دوازدهم به دریاچه ارومیه در سالهای پایانی و بیتوجهی دولت سیزدهم به این دریاچه دانست و خاطر نشان کرد: متاسفانه طی دهههای اخیر این روش در کشور مرسوم شده است که گاهی دولتها تمایل ندارند تا اعتبار و موفقیت یک طرح و یا پروژه به پای دولت بعدی منتقل شود و دولتهای بعدی نیز تمایل ندارند که این اعتبار و موفقیت به پای دولت قبل نوشته شود. این قضیه در خصوص احیای دریاچه ارومیه هم صدق میکند. باید بپذیریم که با هیچ موضوعی بهویژه در حوزه آب و محیط زیست نباید سیاسی برخورد کرد و این عرصه جای بازیهای سیاسی و جناحی نیست و باید همه مردم و حاکمیت فارغ از هر سلیقه فکری و سیاسی در کنار هم و با هم برای رفع مسائل و مشکلات این حوزه مشارکت جدی داشته باشند.
این کارشناس آب توسعه هر کشوری را نیازمند توسعه مردم آن کشور دانست و گفت: با نگاه غیراصولی به آب نمیتوان هر فعالیتی را توسعه نامید. سرزمین بدون آب هیچ چیزی ندارد. به همین دلیل است که آب باید دغدغه اصلی دولتمردان باشد.
این کارشناس آب خاطرنشان کرد: متاسفانه علیرغم فرهنگ غنی مردم ایران در خصوص احترام و پاسداشت آب و محیط زیست سالهاست این مسئله نزد مردم فراموش شده است. به عنوان نمونه اگر دریاچه ارومیه را یک موجود زنده در نظر بگیریم، که قطعا بوده است،آنقدر به آن بیاحترامی کردیم و تشنه نگهش داشتیم که باید منتظر انتقام سختی هم از جانب آن باشیم. تجربه ثابت کرده است که هیچ انسانی در برابر انتقام طبیعت و عوارض طبیعی توان مقابله ندارد.
وی در همین زمینه به کمآبی منطقه بلوچستان اشاره کرد و گفت: مردم شریف این خطه به علت کمآبی همیشه برای آب احترام زیادی قائل بودهاند و در فرهنگ آنان گاندوها (تمساح پوزه کوتاه) – که وابستگی زیادی به آب دارند – هم دارای احترام هستند. لذا حتی در مقاطعی که گاندوها به علت کمآبی به روستاها و جادهها رو میآوردند، مردم با مشاهده آنها در جاده به محیطبانان منطقه خبر میدهند تا آنها را از مسیر جادهای خارج کنند تا آسیب نبینند این در حالیست که گاندوها در چند سال اخیر با حملهور شدن به چند کودک باعث قطع دست آنها شدند اما مردم منطقه بلوچستان معتقدند به دلیل وابستگی این حیوان به آب، آزار و اذیت گاندوها موجب خشکسالیهای شدیدتر خواهد شد و این فرهنگ سالهای سال است که با این مردم عجین شده است.
شریعت ادامه داد: این موضوع به نوعی در رفتار همه ما نسبت به دریاچه ارومیه هم صدق میکند و بیاحترامی به این دریاچه، بیتوجهی به تشنگی آن و رفتار غرور آمیز ما با این موجود زنده موجب خشم آن خواهد شد.
این کارشناس آب در ادامه به وضعیت اسفبار منازعات داخلی آب در بسیاری از نقاط کشور اشاره کرد و گفت: به اعتقاد بسیاری از متخصصان این عرصه، یکی از بزرگترین عوامل ایجاد منازعات آبی بین استانها و شهرها که امروزه به کرات شاهد آن هستیم تغییر ساختار مدیریت منابع آب کشور از مدیریت حوزه آبریز به مدیریت آب استانی بود که طی دهههای گذشته اتفاق افتاد.
وی افزود: برای نمونه اگر به حال و روز این روزهای دریاچه ارومیه و یا رودخانه زایندهرود نگاه کنیم دقیقا رد پای همین اشتباه مهلک در ساختار مدیریت منابع آب را میبینیم؛ به نحوی که در ارتباط با دریاچه ارومیه، سه استان حاشیه دریاچه یعنی آذربایجان شرقی ، آذربایجان غربی و کردستان از زمان ایجاد ساختار استانی منابع آب، هر کدام به نوعی برای توسعه کشاورزی و صنعت در محدوده استان خود و رقابت بیشتر، به منابع آب سطحی و زیرزمینی دستاندازی کردهاند و در مسیر رودخانههای منتهی به دریاچه ارومیه به ایجاد سازههای کوچک و بزرگ پرداختند و سهم و حقآبه محیط زیستی تالابها و دریاچه ارومیه را غارت کردند. حال آنکه قبل از این تغییر ساختار و به دلیل مدیریت واحد حوزه آبریز هرگز این اتفاق نیفتاد و این موضوع در خصوص رودخانه زایندهرود هم مصداق دارد.
شریعت در ادامه اظهار کرد: هرچند که در سالهای اخیر وزارت نیرو ساختار مدیریت حوزههای آبریز کشور را مجددا راه انداری کرده ولی قطعا با شرایط فعلی و به دلیل تعارض منافع و مقاومت مسئولان استانی و محلی، امید چندانی به ایجاد این تغییر نیست و میبایست یک همیت و همت ملی در این خصوص ایجاد شود و همه حاکمیت روی انجام آن پافشاری کنند.
مسئول سابق دفتر نظارت و پایش ستاد احیای دریاچه ارومیه توسعه هر کشوری را نیازمند توسعه مردم آن کشور دانست و گفت: با نگاه غیراصولی به آب نمیتوان هر فعالیتی را توسعه نامید. سرزمین بدون آب هیچ چیزی ندارد. به همین دلیل است که آب باید دغدغه اصلی دولتمردان باشد.
این کارشناس آب به افزایش سطح کشت محصولات کشاورزی بهویژه محصولات پرآب بردر کشور به عنوان یکی دیگر ازعوامل خشکی دریاچهها و تالابها اشاره کرد و گفت : تغییر الگوی کشت شاید در عمل ساده به نظر برسد ولی انجام آن مستلزم انجام یک سری اقداماتی است که بدان توجه نشده است، از جمله مهمترین آن جلب اعتماد کشاورزان برای انجام این مهم است. تغییر الگوی کشت بهصورت دستوری و بدون جلب اعتماد، حمایت، آموزش، ترویج و پشتیبانی هیچوقت اتفاق نمیافتد کما اینکه وزارت جهاد کشاورزی علیرغم انجام تحقیقات مفصل و تعیبن الگوی کشت برای کل کشور و متناسب با منابع آب و خاک هنوز هیچ دستاورد ملموسی در این خصوص نداشته است.
وی ادامه داد: نمونه بارز آن در ممنوعیت کاشت برنج در استان خوزستان و یا اصفهان بهصورت دستوری است که بر اساس اطلاعات واصله کشاورزان این مناطق کماکان و به دلیل سود تضمین شده این محصول و علیرغم خشکسالی بی سابقه یکی دو سال اخیر به کشت برنج ادامه داده و میدهند و این موضوع در حوضه دریاچه ارومیه هم در خصوص کشت چغندر قند و سیب کاملا صادق است.
شریعت در پایان موضوع آب را پیچیده دانست و تاکید کرد: سختترین گفتوگوها در دنیا درباره آب است. این موضوع به زمان نیاز دارد اما وقتی همه دور یک میز با منافع مشترک بنشینند و به فکر حل مشکل باشند حل دیگر مشکلات سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و …بهراحتی رخ می دهد.
انتهای پیام