سومین دوره انتخابات ریاست جمهوری در ۱۰ مهر ۱۳۶۰ برگزار شد و آیت الله سیدعلی خامنهای با کسب اکثریت آرا بهعنوان رئیسجمهوری منتخب، هدایت قوه مجریه را عهده دار شد.
به گزارش روزهای طلایی، انتخابات سومین دوره ریاستجمهوری در شرایطی مشابه با دوره چهاردهم برگزار شد، انتخاباتی برای تعیین رئیس جمهور بعد از به شهادت رسیدن رئیس جمهور وقت. پس از انفجار در دفتر نخستوزیری در تاریخ ۸ شهریور ۱۳۶۰ در جریان برگزاری جلسه شورای عالی امنیت ملی کشور و به شهادت رسیدن محمدعلی رجایی رئیسجمهور و محمدجواد باهنر نخستوزیر، کشور آماده برگزاری انتخاباتی دیگر برای تعیین رئیس جمهور شد. این انتخابات تنها ۷۰ روز بعد از انتخابات دومین دوره ریاست جمهوری و در شرایطی در تاریخ ۱۰ مهر ۱۳۶۰ برگزار شد که از سویی گروهک منافقین در خیابانهای کشور جولان میدادند و دست به ترورهای کور میزدند و از سوی دیگر جنگ تحمیلی با رژیم بعثی عراق در جریان بود.
به دلیل به شهادت رسیدن رئیس جمهور وقت بنا بر اصول ۱۳۰ تا ۱۳۲ قانون اساسی مصوب ۱۳۵۸ برای دومین مرتبه شورایی بهنام شورای موقت ریاستجمهوری مرکب از نخست وزیر، رئیس مجلس شورای ملی و رئیس دیوان عالی کشور جهت انجام وظایف رئیسجمهور و اتخاذ تدابیر برای انتخاب رئیس جمهور جدید حداکثر ظرف پنجاه روز تشکیل شد. در ابتدا این شورا فقط ۲ عضو داشت و اکبر هاشمی رفسنجانی به عنوان رئیس مجلس شورای ملی و سید عبدالکریم موسوی اردبیلی به عنوان رئیس دیوانعالی کشور در آن حضور داشتند و نخست وزیر وقت نیز به شهادت رسیده بود؛ بر همین اساس هاشمی رفسنجانی فوراً نامهای به شورای نگهبان نوشت و در آن از این شورا خواست تا نظرش را درباره شرایط پیش آمده و فقدان عضو سوم شورای موقت ریاست جمهوری ارائه دهد؛ در این نامه آمده بود که «طبق اصل ۱۳۰ قانون اساسی که در هنگام غیبت یا بیماری و یا عزل رئیسجمهور شورایی به نام «شورای موقت ریاست جمهوری» که مرکب از «رئیس دیوانعالی کشور و رئیس مجلس و نخستوزیر» تشکیل میگردد آیا طبق این اصل با وجود اکثریت اعضاء این شورا، قانونی است و میتواند به وظایف محوله در قانون عمل کند؟ مثلا تشکیل شورا با وجود رئیس دیوانعالی کشور و رئیس مجلس قانونی است و میتواند وظایف تشریح شده در اصول ۱۳۰ و ۱۳۱ را انجام دهد؟ مقتضی است هرچه سریعتر نظر آن شورای محترم به مجلس شورای اسلامی ابلاغ گردد.»
شورای نگهبان نیز در پاسخ به این نامه تاکید کرد که «با توجه به اینکه عمده نظر قانون اساسی در اصول ۱۳۰ و ۱۳۱ عدم وقوع فترت و جلوگیری از تعطیل امور کشور میباشد و نظر به اینکه، در صورت اتفاق رای دو نفر از سه عضو شورای موقت ریاستجمهوری اکثریت که مناط اعتبار قانونی است، حاصل میشود؛ در صورت فوت یکی از سه نفر اعضای شورای مذکور در مواردی که دو نفر دیگر اتفاق رای داشته باشند اقدامات و تصمیمات آنها به عنوان شورای ریاستجمهوری، قانونی و معتبر است.». نهم شهریور هاشمیرفسنجانی و موسویاردبیلی نزد امامخمینی(ره) رفتند تا نظر ایشان را در مورد نخستوزیر جویا شوند؛ ایشان با نخست وزیری آیت الله محمدرضا مهدویکنی موافقت میکنند اما به دلیل مخالفت مهدویکنی با این تصمیم، مقرر شد تا در جلسه روز ۱۰ شهریور مجلس رایگیری غیررسمی انجام شود و از میان مهدوی کنی، محمد غرضی و علی اکبر پرورش هر کدام رای بیشتری آورد، نخست وزیر شود؛ در نهایت نیز مهدوی کنی که وزیر وقت وزارت کشور بود، با ۱۴۸ رای از مجموع ۱۷۹ رای، نخستوزیر شد؛ همچنین با رای نمایندگان مجلس، سید کمالالدین نیکروش سکان وزارت کشور را از مهدوی کنی تحویل گرفت. به این ترتیب با تکمیل شدن اعضای شورای موقت ریاستجمهوری، با تدابیر این شورا فرآیند برگزاری انتخابات سومین دوره ریاست جمهوری آغاز شد.
نام نویسی از داوطلبان نامزدی انتخابات سومین دوره ریاست جمهوری از روز ۲۱ شهریور آغاز شد و ۳ روز ادامه داشت و در نهایت نیز ۴۶ نفر داوطلب کاندیدای این انتخابات شدند. بر خلاف دو دوره قبل که نامی از روحانیون در میان داوطلبان نامزدی انتخابات نبود، در این دوره نام دو روحانی شاخص یعنی آیت الله سیدعلی خامنهای و آیت الله محمدرضا مهدوی کنی به چشم میآمد؛ تا پیش از این روحانیون در تبعیت از نظر امام خمینی (ره) به عنوان رهبر انقلاب اسلامی از حضور در این عرصه خودداری میکردند اما در این دوره شرایط به گونه دیگری رقم خورد؛ هاشمی رفسنجانی در خاطرات ۱۸ شهریور درباره نحوه جلب نظر امام خمینی به کاندیداتوری روحانیون در انتخابات ریاست جمهوری میگوید: «قرار شد با امام مذاکره کنیم که بپذیرند رئیسجمهور روحانی بتواند باشد. اکثر دوستان با نظر امام موافق نیستند و میگویند رئیس جمهور روحانی باشد بهتر است. با احمد آقا صحبت کردم که با امام صحبت کنند.»؛ هاشمی رفسنجانی همچنین در خاطرات روز بعد نیز مینویسد: «برای ساعت ۱۱ با آقای خامنهای و احمدآقا در دفتر امام به خاطر بحث در موضوع ریاستجمهوری آینده قرار گذاشته بودیم. احمد آقا اطلاع داد که امام به طور اصولی با روحانی بودن موافقت کردهاند. همراه آقایان خامنهای، خزعلی، شاهآبادی و احمدآقا به حضور امام رفتیم. قبل از ما هم آقای [موسوی] اردبیلی رفته بودند و همین مطلب را مطرح کرده بودند. امام صریحاً موافقت کردند ولی گفتند چون اضطرار است و افراد دیگر که مطرحند رای، طبیعی ندارند، میپذیرند.»
هاشمی رفسنجانی درباره اینکه چرا آیتالله خامنهای و آیتالله مهدوی کنی هر دو برای کاندیداتوری ریاست جمهوری ثبت نام کردند نیز میگوید: «در همان دفتر امام [در روز ۱۹ شهریور ۱۳۶۰] با احمد آقا و آقای خامنهای درباره رئیسجمهور صحبت کردیم. بیشتر آقای خامنهای مطرح بودند ولی کسالت و ضعف ایشان [منظور ضعف بدنی و جسمی است، چرا که تنها حدود دو ماه از ترور ایشان در مسجد ابوذر تهران توسط گروهک فرقان میگذشت]، تردیدی ایجاد کرده و آقای مهدوی [کنی] به عنوان فرد دوم مطرح شد. قرار شد فعلاً هر دو اسم بنویسند تا بعداً تصمیم بگیریم.»
در نهایت پس از بررسی شورای نگهبان صلاحیت ۵ نفر از سوی شورای نگهبان احراز شد و به این ترتیب آیتالله سیدعلی خامنهای، آیت الله محمدرضا مهدویکنی، سیدعلی اکبر پرورش، حسن غفوریفرد و سیدرضا زوارهای وارد رقابتهای انتخاباتی شدند؛ در این انتخابات همه این جریانهای مذهبی فعال سیاسی اعم از حزب جمهوری اسلامی، جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، جامعه روحانیت مبارز تهران، سازمان مجاهدین انقلاب اسلامی، انجمن اسلامی بازار و اصناف، انجمن اسلامی معلمان و دفتر تحکیم وحدت، آیتالله خامنهای را به عنوان نامزد برگزیده خود معرفی کردند. در آستانه انتخابات افرادی چون، محسن مجتهد شبستری، هاشمی رفسنجانی، مهدوی کنی، اسدلله بیات، بهزاد نبوی، عسگراولادی، محمد یزدی، میرحسین موسوی، عبدالمجید معادیخواه، رشیدیان، محسن نوربخش، آیتالله دستغیب، حسین موسوی تبریزی، و… نیز از آیتالله خامنهای اعلام حمایت کردند. دیگر نامزدها نیز با تاکید و بیان «شایستگی آیتالله خامنهای» صراحتا اعلام میکردند که حضورشان برای انجام وظیفه است.
آیتالله خامنهای به عنوان کاندیدای اصلی در این انتخابات رئوس برنامههای خود را در چند بخش اعلام کرد که «حرکت سیاستهای اقتصادی از مرکز به سمت حمایت از مستضعفان و دورافتادگان»، «طاغوتزدایی از همه شؤون زندگی ملت» و «از بین بردن فرهنگ طاغوتی»، «کشف و بکارگیری تمام استعدادهای انسانی در همه میدانها از تکنیک تا هنر»، «ایجاد محیط امن اجتماعی»، «امنیت اجتماعی، قضایی و امنیت کامل محیط کاری» از جمله آنها بود. این نامزد انتخابات همچنین مواضع سیاست خارجی خود را «تداوم شعارهای اصیل انقلاب» برشمرد و محورهای آن را «دوری از قدرتهای ستمگر (اصل نه شرقی و غربی)»، «مبارزه با قدرتهای غاصب از جمله دستگاه غاصب فلسطین»، «جانبداری از ملتها» و انگیزههای انقلابی از مستضعفان بهخصوص در منطقه فلسطین» اعلام کرد.
در نهایت نیز پس از انصراف آیت الله مهدوی کنی از رقابتهای انتخاباتی به نفع آیت الله خامنهای، انتخابات سومین دوره ریاست جمهوری در دهم مهر ماه سال ۱۳۶۰ با حضور ۴ نامزد برگزار شد؛ در این انتخابات ۲۲ میلیون ۴۳۹ هزار و ۹۳۰ نفر واجد شرایط بودند که از این تعداد ۱۶ میلیون و ۸۴۷ هزار و ۷۱۷ نفر پای صندوقهای رای رفتند و رقم بی سابقه مشارکت ۷۵ درصدی را به ثبت رساندند. فرآیند شمارش آرا در این انتخابات ۳ روز به طول انجامید و در نهایت آیت الله سیدعلی خامنهای با کسب ۱۶ میلیون و ۸ هزار و ۵۷۹ رای معادل بیش از ۹۵ درصد آرای ماخوذه به عنوان رئیس جمهور انتخاب شد. در این انتخابات پرورش ۳۴۸ هزار و ۲۹۴ رای، غفوری فرد ۸۰ هزار و ۵۴۵ رای و زوارهای ۵۹ هزار و ۵۸ رای اخذ کردند. یک روز پس از اعلام نتایج انتخابات، شورای نگهبان اعتبارنامه آیت الله خامنهای را تائید و در روز ۱۷ مهرماه، همزمان با عید سعید «فطر» حکم ریاست جمهوری او توسط امام خمینی(ره) تنفیذ شد.
انتهای پیام