کشورهای حاشیه دریای خزر در سال ۱۳۸۲ یک کنوانسیون منطقهای حفاظت از محیط زیست دریای خزر موسوم به “کنوانسیون تهران” را امضاء کردند و ۲۱ مردادماه ۱۳۸۵ لازم الاجرا شدن این معاهدهنامه را بهعنوان یک واقعه مهم زیست محیطی جشن گرفتند. از این رو ۲۱ مردادماه نقطه عطفی در تاریخ همکاریهای زیست محیطی در رابطه با دریای خزر محسوب میشود که این روز را به نام «دریای خزر» ثبت کردهاند؛ دریاچهای که به انواع آلودگیها دچار است.
به گزارش روزهای طلایی، دریای خزر بزرگترین دریاچه دنیا است و همسایههای این دریاچه کشورهای «ایران»، «روسیه»، «جمهوری آذربایجان»، «جمهوری ترکمنستان» و «جمهوری قزاقستان» هستند. دریای خزر ۶۰۰ هزار و ۳۸۴ کیلومترمربع (یکچهارم مساحت ایران) وسعت دارد و طول آن برابر با ۱۲۰۵ تا ۱۲۸۰ کیلومتر است. گودترین نقطه خزر در نزدیکی سواحل ایران عمقی برابر با ۹۸۰ متر دارد که حجم آب آن برابر با ۷۹۰ هزار کیلومتر مکعب است. خزر در ایران ۷۴۰ کیلومتر ساحل دارد که در استانهای گلستان، گیلان و مازندران واقع شده است. بدون شک دریای خزر نقش بسیار مهمی در منطقه و اقلیم خشک ایران دارد و بستر بسیار مهمی برای انتقال انرژی است.
سالانه ۶۰۰ هزار تن آبزی از آبهای خزر صید میشود که این عدد قابل توجه در گردش مالی و اقتصاد منطقه نقش مهمی ایفا میکند. ساحل ایران در جنوب دریای خزر دارای شکل نسبتاً سادهای است که تنها در غرب، توسط مرداب انزلی و در شرق توسط خلیج گرگان قطع میشود. عرض ساحل از حدود یک کیلومتر در بخش میانی تا حدود ۶۰ کیلومتر در بخش دلتاهای بزرگ (سفیدرود و گرگانرود) تغییر میکند.
دریای خزر اسامی مختلفی دارد از جمله آنها میتوان به هیرکانی، آبسکون، کبود، وُئوروکَشَ، فراخکرت، بابالابواب و کاسپین اشاره کرد.
کاهش تراز آب دریای خزر و دردسرهایش
طبق گزارش موسسه تحقیقات آب وزارت نیرو، سطح آب دریای خزر پس از بالاترین تراز آب ۸۰ سال اخیر در سال ۱۹۹۵ میلادی، با سیری غیریکنواخت در حال کاهش است. بیشترین میزان این کاهش در بازه زمانی سالهای ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۵ میلادی به وقوع پیوسته و این رخداد با کاهش قابل ملاحظه آبدهی رودخانههای مهم شمالی از جمله رودخانه ولگا همزمان بوده است البته طی سالهای اخیر علاوه بر تغییرات موثر منابع آب رودخانهای، افزایش دمای هوا و اثرگذاری آن بر میزان تبخیر و هدر رفت آب، در روند تغییرات سالانه و نوسانات آب تاثیر داشته است.
احمد دنیامالی – نماینده بندرانزلی در مجلس – کاهش تراز آب دریای خزر را باعث خشک شدن تالاب انزلی و موجب افزایش تکثیر سنبل آبی میداند. به گفته او نسبت به سال گذشته شاهد پسرفت آب دریای خزر و کاهش ۲۲ سانتیمتراز آب هستیم که روی تالاب نیز اثرگذار است. افزایش حریم تالاب از ۱۹ هزار هکتار به ۲۲ هزار هکتار مشکلاتی را برای ساکنان منطقه ایجاد کرده است و برخی از روستاها ۱۰۰درصد در حریم تالاب قرار گرفتهاند البته با همکاری دادگستری استان تاکنون ۲۰۰۰ هکتار را از حریم خارج کردهاند و برای احقاق حقوق مردم نیز تلاش میکنند.
بهزاد لایقی – مدیر کل مرکز علوم جوی و اقیانوسی سازمان هواشناسی کشور- نیز با اشاره به کاهش تراز آب دریای خزر میگوید: دادههای ایستگاههای پایش دریای خزر از سال ۱۳۷۴ تاکنون روندی کاهشی در تراز آب دریای خزر را نشان میدهد. از سال ۷۴ تاکنون بهطور متوسط سالانه حدود شش سانتیمتر از تراز آب دریای خزر کاهش پیدا کرده یعنی طی ۲۶ سال اخیر تراز آب دریای خزر ۱.۵ متر کمتر شده که رقم قابل توجهی است.
لایقی مهمترین عامل کاهش تراز آب این دریاچه را کاهش بارندگی در حوضه آبریز دریای خزر و کم شدن دِبی رودخانههای این حوضه بهویژه رودخانه ولگا – که بیش از ۸۵ درصد آب دریای خزر را تامین میکند- میداند و اظهار میکند: شدت تابش خورشید بر دریای خزر و تبخیز آب در نتیجه کاهش ابرناکی و بارندگی افزایش مییابد و موجب کاهش هرساله تراز این دریاچه میشود. حجم آبی که سالانه در این دریاچه از دست میرود، کم نیست بنابراین بهنظر نمیرسد که راهکارهای مصنوعی و انسانی مانند طرحهای انتقال آب یا کاهش مصرف آب رودخانههای حوضه آبریز دریای خزر بتواند مشکلات را برطرف و کمبود آب را جبران کند و تنها بارش است که میتواند این شرایط را تغییر دهد.
به گفته او علل کاهش بارندگی در منطقه دریای خزر از جهات مختلفی قابل بررسی است اما نباید فراموش کنیم که از طرفی به تغییر اقلیم ناشی از فعالیتهای بشری نیز ارتباط دارد. افزایش گازهای گلخانهای در جو به علت فعالیتهای انسانی موجب ایجاد تغییراتی در الگوی بارشها، آب و هوا و گرم شدن کره زمین شده است بنابراین کاهش انتشار این گازها شاید بهطور ضمنی کمکی در این زمینه کند. با این حال یافتن راهکاری مناسب برای وضعیت تراز دریای خزر نیازمند همکاری، همفکری و تعامل بین تمام کشورهای ساحلی دریای خزر است.
دریای خزر در احاطه انواع آلودگیها
کافی است چند قدم در ساحل این دریاچه در ایران قدم بزنید تا با زبالهها و ماهیهایی مرده مواجه شوید. دریای خزر طی سالهای گذشته به مجموعهای از آلودگیها تبدیل شده که علاوهبر اکولوژی این دریاچه، سلامت انسانها را نیز نشانه گرفته است.
زبالههای دپو شده برخی شهرهای حاشیه دریای خزر در ساحل این دریاچه و ورود شیرآبه آنها به دریای خزر از دیگر بحرانهای جدی هستند که دریای خزر را تهدید میکنند اما آلودگیهای دریای خزر تنها به معضل زباله یا آلودگیهای نفتی ختم نمیشود بلکه فاضلاب بسیاری از شهرهای استانهای شمالی کشور نیز وارد این دریاچه میشود. معدود شهرهای استانهای حاشیه دریای خزر دارای سیستم تصفیهخانه فاضلاب هستند و فاضلاب سایر شهرها وارد چاههای جذبی و منابع آب زیرزمینی و در نهایت دریای خزر میشود یعنی هر نوع آلودگی از سموم کودهای شیمیایی گرفته تا پساب صنایع که وارد رودخانهها میشود، همه در نهایت به دریای خزر راه پیدا میکند.
در برخی شهرهای شمال کشور محل دفع زباله در ساحل دریای خزر قرار دارد و شیرآبه آنها بهصورت مستقیم وارد دریا میشود. تعداد محلهای دفع زباله در این استانها به اندازه تعداد شهرستانها و گاهی به اندازه تعداد شهرها و روستاها است یعنی هر شهری که در حاشیه دریای خزر قرار دارد، برای خود یک محل دفع زباله جداگانهای دارد. از این رو شهر کوچکی مانند سرخرود – که جزو شهرستان محمودآباد است – یک محل دفع زباله در کنار ساحل دریای خزر و محمودآباد نیز در یک متری ساحل دریا محل دفع جداگانهای دارد. بابلسر و سایر شهرهای دیگر نیز به همین صورت محلهای دفع زباله جداگانهای در ساحل دریا و در نزدیکی رودخانهها دارند.
تبعات آلودگی دریای خزر برای آبزیان و انسانها
براساس آخرین آماری که از سال ۹۶ در دست است؛ استان مازندران بهتنهایی ۱۵ شناگاه آلوده میکروبی دارد و مسافران بدون هیچ گونه آگاهی از آثار زیانباری که این آب آلوده برای خود و فرزندان آنان بههمراه دارد، وارد دریای خزر میشوند و گاهی دچار آسیبهای پوستی و گوارشی میشوند. به اعتقاد محققان ۸۰ درصد آلودگی دریای خزر متعلق به جریان آب از رودخانه ولگا و سایر رودخانههای غرب از جمهوری آذربایجان به دریای خزر است؛ به گونهای که آلودگی درسواحل باکو و قزاقستان بسیار زیاد است و این امر کوچ آبزیان به دلیل آلودگی گسترده این مناطق را موجب شده است. بیشترین آلودگی نفتی در دریای خزر از سوی همسایگان شمالی این دریا تولید میشود که به دلیل شیب خزر این آلودگیها به سمت ایران پیشروی میکند.
طی سالهای اخیر میزان قابل توجهی از جمعیت آبزیان براثر آلودگیهای وارد شده به دریای خزرکاهش پیدا کرده است. از سوی دیگر آبزیانی که در معرض این آلودگیها قرار دارند وارد زنجیره غذایی انسانها میشوند. آلودگی میکروبی شناگاههای دریای خزر از دیگر پیامدهای دپوی زباله در ساحل این دریاچه است.
به زیستگاه «فوک خزری» که گونهای در معرض انقراض است نیز آلودگیهای بسیاری وارد میشود این در حالیست که چهار کشور دیگر حاشیه این دریاچه نیز آلودگیهای مختلف ناشی از استخراج و پالایش نفت، میادین نفتی دریایی و فاضلاب و پساب صنایع را به میزان متفاوتی روانه این دریاچه با ارزش میکنند.
به گزارش روزهای طلایی، تراز آبی دریای خزر سالانه حدود پنج تا هفت سانتیمتر کاهش پیدا میکند و طی سه دهه گذشته، تراز آبی دریای خزر حدود دو متر و مساحت دریا حدود ۱۵ هزار کیلومتر مربع کاهش یافته است. معضل آلودگی دریای خزر نه تنها به شرایط اقتصادی و سلامت ماهیگیران و بسیاری از خانوادهها و شهروندانی که از این دریاچه بهرهمند میشوند، آسیب جدی وارد میکند بلکه به اقتصاد کشور نیز صدمه میزند بنابراین لازم است بیش از پیش به این دریاچه توجه و این زیستگاه ارزشمند را حفظ کنیم چراکه تخریب دریای خزر علاوه بر آسیب به آبزیان اختلالاتی در زندگی انسانها ایجاد میکند.
انتهای پیام