عضو تیم تخصصی مهارتهای زندگی در انجمن ازدواج و خانواده کشور با تاکید بر اهمیت ازدواجهای صحیح و انتخاب همسر به دور از هیجان زدگی در تداوم زندگی مشترک و جلوگیری از طلاق، گفت: نمی توان ادعای عاشقی کرد و در عین حال نسبت به طرف مقابل هیچ تعهدی نداشت. اغلب جوانان ذوق، شوق، میل و کشش نسبت به طرف مقابل را با عشق اشتباه گرفته و بعضا بر همین اساس اقدام به ازدواج کرده و پس از فروکش کردن این احساسات متوجه می شوند انتخاب غلطی برای ازدواج داشتهاند.
دکتر ربابه نوری در گفتوگو با روزهای طلایی، با بیان اینکه بیشتر اوقات افراد درباره مفهوم “عشق” تصورات اشتباهی دارند، اظهار کرد: عشق یک هیجان و عاطفهای است که وقتی انسانی را دوست داریم آن را تجربه میکنیم. در واقع وقتی فردی را دوست داریم به او جذب شده و این کشش همراه با احساسات خوب و خوشایند است.
این هیات علمی دانشگاه خوارزمی همچنین این را هم گفت که “عشق” در عین حالی که یک “هیجان” است، نوعی “نیاز” هم محسوب می شود و به هنگام تجربه آن هورمونهای خاصی در بدن ترشح میشود.
به گفته این روانشناس، انسان به طور طبیعی نیازمند دوست داشتن دیگران و دوست داشته شدن از سوی دیگران است و از این رو افراد حتی با ضربههای عشقی فراوان می توانند بارها عاشق شده و این احساس را مجددا تجربه کند.
“عشق” چیست؟
وی با تاکید بر اینکه عشق پدیدهای نیست که بتوان به سادگی از کنار آن عبور کرد چراکه ریشه فیزیولوژیک دارد، درباره مفهوم “عشق” توضیح داد: “اریک فروم” (روانکاو آمریکایی- آلمانی تبار) معتقد است انواع عشقی که انسانها به یکدیگر نثار می کنند (به اصطلاح عشق های برادرگونه) نظیر عشق مادر و فرزند و یا عشق دو هم نوع به یکدیگر “عشق عام” محسوب می شوند. از نظر اریک فروم “عشق عام” باید دارای چهار مولفه “فهم و درک”، “احترام”، “اعتماد” و “تعهد و مسئولیت پذیری” نسبت به طرف مقابل باشد و افراد نمی توانند ادعا کنند عاشق فردی شدهاند در حالی که در رابطه خود با دیگران این چهار مولفه را رعایت نمیکنند.
عضو تیم تخصصی مهارتهای زندگی در انجمن ازدواج و خانواده کشور در ادامه سخنان خود به نظریه “استرنبرگ” (روانشناس آمریکایی) درباره “عشق جنسی” نیز اشاره و تصریح کرد: این نظریه برای عشق سه بعد را در نظر می گیرد که به آن نظریه “مثلثی عشق” نیز می گویند. در این نظریه عشق دارای سه مولفه “صمیمیت”، “شور و هیجان یا همان شهوت” و “تعهد” است. منطبق بر این نظریه اینکه زوجین در رابطه عاشقانه خود تا چه اندازه همانند دو رفیق علایق، صمیمیت و فعالیتهای مشترک دارند و از انجام دادن این فعالیتهای مشترک با یکدیگر لذت می برند، تا چه اندازه نسبت به یکدیگر ذوق و هیجان و میل با هم بودن دارند و تا چه اندازه نسبت به یکدیگر و رابطه مشترک تعهد دارند، بسیار مهم است. یک زوج باید با هم صمیمی و متعهد باشند و اشتراکاتی داشته باشند تا این صمیمیت ایجاد شود.
بدون “تعهد” نمی توان ادعای “عاشقی” کرد
نوری با اشاره به اهمیت “تعهد” در یک رابطه عاشقانه، تاکید کرد: نقطه اشتراک دو نظریه یاد شده “تعهد” است. هم در نظریه “عشق عام” و هم در نظریه “عشق مثلثی” مولفه “تعهد” مشترک است و از این رو باید گفت نمی توان درباره “عشق” بدون وجود “تعهد” صحبت کرد و هیچ کس نمی تواند ادعای عاشق بودن کند در حالی که نسبت به طرف مقابل هیچ تعهدی ندارد.
گاهی شور و هیجان نسبت به طرف مقابل را با “عشق” اشتباه می گیرند
به گفته این روانشناس امروزه بسیار شایع است که افراد شور، شوق، هیجان و کششی نسبت به طرف مقابل را با “عشق” اشتباه می گیرند و تصور می کنند صرف داشتن شوق و هیجان در رابطه به معنای “عاشق” بودن است حال آنکه عشق بدون تعهد بی معنی است.
برای ازدواج وجود تمام ابعاد عشق لازم است
این هیات علمی دانشگاه خوارزمی تصریح کرد: بعضا جوانان تصور می کنند به صرف اینکه یک فرد را میبینند، ناگهان ذوق میکنند، قلبشان میکوبد و نفسشان بند میآید یعنی عاشق شدهاند. این احساسات را معادل با عشق میدانند، بر اساس و به صرف همین احساسات نیز برای ازدواج اقدام می کنند، در حالی که این حس شوق و هیجان و کشش نسبت به طرف مقابل تنها یکی از ابعاد عشق است. برای ازدواج لازم است دیگر ابعاد عشق نیز وجود داشته باشد که مهم ترین آن تعهد است. افراد نمیتوانند به کسی بگویند او را دوست دارند در حالی که نسبت به او متعهد نیستند.
«عشق» یا «احتیاج» به دوست داشته شدن
وی در پاسخ به این سوال که آیا می توان گفت افراد به دلیل احتیاج به دوست داشته شدن از سوی دیگران و یا نیاز به دوست داشتن دیگران، به اشتباه تصور می کنند عاشق شدهاند؟، خاطر نشان کرد: این مورد بسیار وجود دارد. بسیار پیش میآید که ما عشق را تجربه نمیکنیم اما تصور میکنیم که عاشق شدهایم. شایعترین آن نیز زمانی است که آن کشش، میل، شوق و هیجان را نسبت به فردی داریم و این احساسات را با “عشق” اشتباه می گیریم. چراکه این احساسات یک غریزه جنسی و زیربنای فیزیولوژیک دارند.
با در نظر گرفتن تمام ابعاد عشق برای ازدواج اقدام کنید
به گفته این روانشناس بسیاری از اوقات افراد صرفا بر اساس میل، کشش و ذوق و شوق که زیربنای فیزیوژیک دارند و بدون در نظر گرفتن سایر ابعاد عشق برای ازدواج اقدام کرده و زمانی که پس از ازدواج آن شور و هیجان فروکش می کند متوجه می شوند تصمیم و انتخاب درستی برای ازدواج نداشتهاند.
تعریف مردم و روانشناسان از “عشق” متفاوت است
عضو تیم تخصصی مهارتهای زندگی در انجمن ازدواج و خانواده کشور با بیان اینکه خیلی اوقات تعریف مردم از عشق با تعریفی که روانشناسان از عشق ارائه دادهاند متفاوت است، یادآور شد: خیلی اوقات افراد از عشق حرف می زنند اما در حقیقت نمیدانند درباره چه سخن می گویند. بسیار پیش آمده افراد متاهل وارد روابط دیگری می شوند و در عین حال ادعا می کنند عاشق همسر خود هستند و به دلیل تنوع طلبی همزمان روابط دیگری را نیز پیش می برند، حال آنکه ادعای عشق بدون داشتن تعهد بی معنا است. خیلی از اوقات نیز وقتی مشکلی برای طرف مقابل پیش می آید فردی که ادعای عاشقی میکرد او را تنها می گذارد و یا در برخی موارد فرد مدعی عاشقی طرف مقابل را آزار می دهد و این اقدامات بر خلاف عشق واقعی است.
نوری در پایان سخنان خود توصیه کرد: در موارد یاد شده به اشتباه شور، شوق، ذوق و میل و کشش نسبت به طرف مقابل با عشق یکی در نظر گرفته می شود. ما باید مفهوم عشق را به درستی بشناسیم و بر اساس هیجان، کشش، میل، شور و ذوق صرف برای ازدواج اقدام نکنیم چراکه عشق واقعی نیاز به شناخت دارد.
انتهای پیام