حوادث

از وقتی که «بم» لرزید

با گذشت نزدیک به دو دهه از زلزله بم و جانباختن ۳۴ هزارنفر حالا دیگر غمی کهنه از آن روز آخرالزمانی مانده و احتمالا نشانه‌هایی در گوشه و کنار شهری که نامش بم جدید شده است. در کنار این‌ها اما تجریباتی از این زمین‌لرزه نیز به دست آمد که رویکردها را برای پیشگیری و پاسخ به بحران تغییر داد.

به گزارش روزهای طلایی، پنجم دی ماه سال ۱۳۸۲، حوالی ساعت ۵:۲۶ دقیقه بامداد، زمین لرزه‌ای با قدرت ۶.۶ ریشتر شهر بم و مناطق اطراف آن در شرق استان کرمان را لرزاند. زلزله‌ای که شمار قربانیانش بین ۲۰ هزار تا ۴۵ هزارنفر اعلام شد و در آخرین آمار رسمی نیز اسماعیل نجار، رئیس پیشین سازمان مدیریت بحران کشور اعلام کرد که جانباختگان این زمین‌لرزه حدود ۳۴ هزار نفر بوده و بیش از ۲۰۰ هزار نفر نیز در آن مجروح شدند.

این زمین‌لرزه را که به نوعی منجر به تشکیل سازمان پیشگیری و مدیریت بحران کشور شد، می‌توان از جمله شدیدترین و پرخسارت‌ترین زمین لرزه‌های ۱۰۰ سال اخیر کشور دانست، زلزله‌ای که علاوه بر خسارات مالی فراوان، آثار و خسارات روحی فراوانی نیز بر ساکنان آن منطقه برجای گذاشت. شاید همیین خسارت‌ها بود که منجر به فرمان رهبر انقلاب برای تشکیل سازمان مدیریت بحران کشور شد. ایشان سه روز پس از وقوع زلزله بم و در جریان نخستین بازدیدشان از مناطق زلزله‌زده بم در توصیه‌ای به وزیر کشور وقت فرمودند: «باید در این‌جا (بم) مرکزیتی تشکیل شود؛ این خیلی مهم است. ستاد شما در این‌جا، یک تمرکز قطعی لازم دارد. روزهای اول شاید تشتت دستگاه‌های مختلف خیلی محسوس نباشد؛ ولی بعد اگر دوباره‌کاری‌ها و تعارض‌ها وجود داشته باشد، خود را نشان خواهد داد و مشکلاتی ایجاد خواهد کرد. لازم است یک مرکزیتِ خیلی قوی، متقن، کارآمد، آگاه و متوجه همه‌ی جوانب در این‌جا تشکیل شود. غیر از مرکزیتی که باید در تهران به‌وجود بیاید و تشکیل شود، این‌جا هم یک تمرکز قوی متشکل از دوستان بومی و کسانی که از تهران آمده‌اند – چه برادران سپاه و بسیج و ارتش و چه دیگران – لازم است. ببینید چگونه می‌توانید این مرکزیت را تشکیل دهید.» (سایت مقام معظم رهبری).

چند روز بعد (۲۱ دی ماه ۸۲ ) و در جریان دیدار حجت‌الاسلام والمسلیمن سیدمحمد خاتمی، رئیس‌جمهور وقت و هیات وزیران با رهبر انقلاب، ایشان بار دیگر صریح‌تر از قبل با اشاره به همیشگی‌بودن احتمال وقوع حوادث طبیعی از جمله زلزله در نقاط مختلف کشور بر لزوم تشکیل مرکزی زیر نظر معاون اول رئیس‌ جمهوری به منظور بررسی و برنامه‌ریزی اولویت‌های مختلف در حوادث طبیعی تاکید و خاطرنشان کردند: «این مرکز باید با حضور تمام دستگاه‌های مسئول جهت نیازهای مختلف نجات، امداد، اسکان موقت، امنیت و هماهنگی دستگاه‌های امدادرسان، آیین‌نامه‌های دقیقی تنظیم و پیش‌بینی‌ها و امکانات و تجهیزات لازم را تدارک نماید تا به هنگام وقوع حوادث طبیعی در سریع‌ترین زمان ممکن امدادرسانی به صورت متمرکز آغاز شود.»

ایشان همچنین در این دیدار مسئله امداد را یکی از مسائل مهم و ظریف خواندند و تاکید کردند: «در خصوص آموزش امدادگر و سازماندهی آنان باید برنامه‌ریزی صورت بگیرد.». مقام معظم رهبری تدوین سیاست تبلیغاتی و اطلاع‌رسانی در زمان وقوع حوادث طبیعی را یکی دیگر از کارهای مهم این مرکز برشمردند و افزودند : «البته در حادثه زلزله بم تبلیغات عاطفه‌انگیز صدا و سیما بسیار خوب بود و همه مردم و مسئولان را متوجه اهمیت مسئله نمود که این اطلاع‌رسانی باید ادامه داشته باشد.» آیت الله خامنه‌ای همچنین با تاکید بر لزوم جدی‌گرفتن مسئله مقاوم‌سازی شهرها و اجرای تصمیم دولت در این خصوص افزودند: «علاوه بر اینکه بر ساخت و سازهای جدید نظارت کامل صورت می‌گیرد باید ساختمان‌های موجود در شهرهایی که احتمال زلزله در آنها وجود دارد مقاوم‌سازی شوند.» (سایت مقام معظم رهبری)

به دنبال این توصیه‌های رهبر انقلاب بود که دولت اصلاحات اقدامات و مطالعات اولیه برای ایجاد سازمانی برای مدیریت بحران‌ها و سوانح طبیعی را آغاز کرد؛ روندی که در دولت دکتر محمود احمدی‌نژاد نیز ادامه یافت و سرانجام در پنجم خردادماه سال ۸۷ تشکیل سازمان مدیریت بحران کشور در مجلس به تصویب نمایندگان رسید. در آن زمان مقرر شد این سازمان به مدت پنج سال فعالیت آزمایشی داشته باشد و پس از آن با بازنگری در قوانین و مقرراتش درباره ادامه فعالیتش تصمیم گرفته شود. این قانون موقت، سرانجام مورد بازنگری قرارگرفته و منجر به تصویب قانون مدیریت بحران کشور درسال ۱۳۹۸ شد.

از وقتی که بم لرزید
ارگ بم به نمادی از شهر زلزله زده بدل شد

مرتضی اکبرپور، معاون سابق سازمان مدیریت بحران کشور که در زلزله بم حضور داشت به تجربیات به دست آمده از این زلزله پرداخت و به روزهای طلایی می‌گوید: زلزله بم در نوع خود سنگین‌ترین زلزله‌ای بود که شاید در حدود چند صد ساله اخیر رخ داد. این زلزله از جمله زلزله‌های سهمگین بود که ما افراد زیادی را طی آن از دست دادیم. این زمین لرزه در نوع خود دلخراش بود و می‌توان گفت که بعد از زلزله منجیل و زنجان یکی از حوادث گسترده محسوب می‌شود.

معاون سابق سازمان مدیریت بحران کشور درباره ناگفته‌هایی که می‌توان از این زمین لرزه بیان کرد، می‌گوید: در مرحله امداد و نجات در این زمینه مشکلاتی داشتیم و ناگفته‌هایی در این راستا مطرح است. یعنی هم شرایط متفاوتی مثل تاریکی هوا را تجربه کردیم و هم با منطقه اثر گسترده‌ای روبرو بودیم. ساعت‌ها تا نیروهای امدادی منطقه را پیدا کنند زمان برد. یعنی نیروهای عملیاتی ما به نوعی یک یا دو ساعت بعد از حادثه توانستند محل را پیدا کنند. به همین دلیل نکات مهمی در این زمینه وجود دارد. ما تلفات بسیاری را داشتیم و بسیاری از ویژگی‌های این زمین‌لرزه در نوع خود بسیار منحصر به فرد بود. توانستیم از این زمین لرزه درس‌های زیادی را بیاموزیم که در مخاطرات پیش رو از آنها استفاده کنیم.

وی می گوید: ما از ستاد مرکزی وزارت کشور به محل اعزام شدیم و ساعاتی را هم در راه بودیم اما قطعا افرادی که در ساعات اولیه در محل وقوع زمین لرزه حضور داشتند می‌توانند درباره شرایط آن اظهارات دقیق‌تری را ارائه کنند.

قبل از زلزله بم، قانون مدیریت بحران نداشتیم

معاون سابق سازمان مدیریت بحران کشور با اشاره به گذشت حدود دو دهه از زمین لرزه بم درباره استفاده از تجربیات این زمین لرزه می‌گوید: قبل از وقوع زمین لرزه بم در واقع قانونی تحت عنوان قانون مدیریت بحران نداشتیم. معمولا در هر حادثه‌ای ستادی تشکیل می‌شد و به موارد مورد نظر رسیدگی می‌کردند. مثلا در زلزله منجیل و رودبار نیز ستادی تشکیل شد. این ستادها در ریاست جمهوری زیر نظر معاونت اجرایی تشکیل می‌شد و بعد از اتمام مرحله امداد و نجات کار به وزارت کشور سپرده می‌شد. به دنبال آن نیز ستاد حوادث غیر مترقبه‌ای که در ریاست جمهوری زیر نظر معاونت اجرایی بود نیز به وزارت کشور منتقل شد. در واقع این جایگاه به صورت کلی به وزارت کشور انتقال یافت.

وی ادامه می‌دهد: آن زمان فقط ستاد حوادث غیر مترقبه‌ای که تشکیل می‌شد فعال بود و دستگاه‌های ذیربط مثل وزارت نیرو، وزارت نفت، وزارت مسکن و … با سازمان‌هایی که در امدادرسانی به مردم نقش داشتند فراخوان می‌شدند و در جلسات شرکت می‌کردند. همچنین از نیروهای مسلح نیز برای امدادرسانی و انتقال مجروحان کمک گرفته می‌شد. بعد از وقوع زمین لرزه بم اقداماتی صورت گرفت و به دستور رهبری اقداماتی برای تشکیل سازمان مدیریت بحران تشکیل شد. رهبری آن زمان طی بازدید از شهر زلزله زده بم به دولت وقت دستور دادند که ساز و کار مناسبی زیر نظر شخص رئیس جمهور ایجاد شود و این ساز و کار برای پاسخگویی به مسائلی مثل زلزله فعالیت کند. این در واقع نقطه آغازین بود که بلافاصله معاون اول رئیس جمهور دکتر عارف ستادی را از ریاست جمهوری تشکیل دادند.

قوانینی که در زلزله بم به کار نیامد

معاون سابق سازمان مدیریت بحران کشور با بیان اینکه این اولین ستاد عالی بود که در این زمینه تشکیل می‌شد، ادامه می دهد: این ستاد اعضایی از جمله وزارتخانه‌ها و برخی سازمان‌ها در میان خود داشت. آن زمان قانون امداد و نجات در وزارت کشور بود و به تازگی آئین‌نامه‌های آن نوشته شده بود و در فروردین ماه سال ۸۲ قوانین امداد و نجات به وزارت کشور ابلاغ شده بود. ما برای اینها نقشه راه تعیین کردیم و جلسات بسیاری گذاشته شد که زلزله بم که اتفاق افتاد اینها به کار نیامد. چرا که تازه نقطه شروع کار بود اما با توجه به دستور رهبری این اقدامات از دستور کار خارج شد و تشکیل ستاد عالی و قانون مدیریت بحران در اولویت قرار گرفت. در واقع زلزله بم به نوعی نقطه عطفی برای تشکیل سازمان مدیریت بحران شد. یعنی به نوعی خون‌بهای جانباختگان زلزله بم باعث شد که در کشور ما ساختار منسجم و یکپارچه‌ای تحت عنوان مدیریت بحران با تصدی‌گری دولت ایجاد شود تا دستگاه‌ها وظیفه‌مند شوند و برای پاسخگویی به حوادثی مثل زمین لرزه آماده باشند.

وی می افزاید: بررسی و تصویب این قانون حدود دو سال طول کشید و در سال ۸۴ سیاست‌های کلی این نظام را تهیه کردیم که حدود ۹ بند دارد. در سال ۸۴ این به تصویب رهبری رسید و بعد از تایید شورای مصلحت نظام سیر قانونی خود را طی کرد. این سند ۹ بند دارد که در آن به صورت کلی بسیاری از مسائل مهم و حساس را به عنوان سیاست‌های کلی قید و ذکر کردند. این زیرساخت یا محتوای اولیه شکل گیری قانون مدیریت بحران کشور بود.

اکبرپوراظهار می‌کند: زیرساخت قانون ما در واقع از همین موضوع نشات گرفته است. این به تایید مقام معظم رهبری رسیده بود و توانست که راه را برای پیشرفت در زمینه پاسخگویی به بحران‌ها باز کند. در واقع این اقدام توانست که همه را برای یکپارچه سازی قانون مدیریت بحران کشور قانع سازد. به عنوان مثال در بند ۳ این سند مدیریت واحد با تایید رئیس جمهور آمده است که این خود از سیاستگذاری کل نظام گرفته شده است.

معاون سابق سازمان مدیریت بحران کشور در ادامه با تاکید بر اینکه البته قانونگذاری یک بحث و رسیدن به اهداف آن قانون بحثی دیگر است، می‌گوید: کشورمان دیگر آن ساختارها و قوانینی که در چرخه پاسخگویی به بحران و البته پیشگیری از آن است چیزی کم ندارد. البته باید عمل به قانون از زاویه دیگری بررسی شود.

به جای عمل به قانون، سنتی عمل می‌کنیم

اکبرپور با بیان اینکه ما برای تصویب این قوانین قوانین تمام دنیا را مطالعه کرده و مطالعات تطبیقی را در سطوح متفاوت انجام دادیم، ادامه می دهد: قانونی که نوشتیم از بهترین قانون‌هاست و پاسخگویی بسیار خوبی را شامل می‌شود اما متاسفانه نمی‌دانم که می‌توان اسم این را بیماری گذاشت یا خیر؟ که در کشور ما عمل به قانون بسیار ضعیف است یعنی ما به داشته‌های خود که قانون است توجه نمی‌کنیم و به روش‌های سنتی و هیاتی عمل می‌کنیم.

اکبرپور با بیان اینکه یکی از دلایل آن این است که ما گاهی مسئول پاسخگو نداریم، گفت: موتور محرکه بحران منابع مادی و امکانات مالی است، تجهیزات و امکانات نیز در درجه دوم قرار دارد. مثلا در کشور روسیه وزارتی اضطراری برای پاسخگویی به کلیه حوادث ایجاد شده است که به موضوعاتی مثل رخدادهای طبیعی یا موارد انسان ساخت رسیدگی می‌کند که می‌تواند بحث جنگ، آتش سوزی‌های بزرگ، خشکسالی و … باشد. در کشور ما نیز به نظرم قانون را به حدی رسانده‌ایم اما نتوانسته‌ایم نمره ۲۰ را بگیریم و تامین منابع مادی و امکانات در کشور ما ابتر مانده است. این باعث می‌شود که سازمان مدیریت بحرانی که زیرمجموعه وزارت کشور است نتواند موفقیت کاملی کشب کند.

پیشنهاد فعالیت سازمان مدیریت بحران کشور زیرنظر رئیس جمهور

اکبرپور می‌گوید: در این شرایط مدیریت بحران سیاسی محسوب می‌شود و قطعا ملاحظاتی خواهد داشت و در این صورت همه از آن انتظاراتی دارند. به همین دلیل برای ارائه پاسخ مناسب‌تر باید سازمانی به نام سازمان مدیریت بحران کشور بطور مستقل زیر نظر رئیس جمهوری یا معاون رئیس جمهوری فعالیت کند تا بتواند کار را دنبال کند. ایده‌آل‌ترین حالت آن البته این است که یک وزارتخانه باشد و همه حوادث تحت سیطره این وزارتخانه قرار بگیرد. به عنوان مثال هلال احمر، اورژانس، آتش نشانی و … که سازمان‌هایی پاسخگو به موارد اورژانسی و حوادث هستند زیر مجموعه آن باشند.

از وقتی که بم لرزید
تصویری متاثرکننده از زلزله بم

اکبرپور اظهار می‌کند: در بند ۳-۳ از سیاست‌های کلی نظام آمده است که در اختیار گرفتن کلیه امکانات و توانمندی‌های مورد نیاز اعم از دولتی، نهادهای عمومی غیر دولتی و نیروهای مسلح در طول زمان بحران باید در راستای پاسخگویی به بحران باشد که این نکته‌ای کلیدی است اما با شرایط فعلی ما در زمان بحران به ندرت می‌توانیم به این دست پیدا کنیم. البته که همگی به کمک پاسخگویی به بحران می‌آیند اما در زمان طلایی و به صورت منسجم انجام نمی‌شود.

وزارت شرایط اضطراری حلقه مفقوده درمدیریت بحران

وی می‌گوید: با توجه به این وضعیت حلقه مفقوده ما داشتن یک وزارتخانه برای شرایط اضطرار است که هم بتواند به شرایط غیر مترقبه ناشی از رخدادهای طبیعی و هم مسائل انسان ساز رسیدگی کند. حالا ما در کشور پدافند غیر عامل و مدیریت بحران را داریم که فعالیت می‌کنند و بسیاری از اقدامات آنها به نوعی موازی است. در واقع اینها باید تجمیع شوند و اقدامات به صورت منسجم انجام شود. البته در سطح استانی این اقدامات منسجم است اما در سطح ملی اینطور نیست و وزیر کشور بحران‌های طبیعی را اداره کرده و ستاد کل نیروهای مسلح در زمینه حوادث انسان ساز فعالیت می‌کند. در تمام دنیا رسیدگی به این دو موضوع یکپارچه است.

معاون سابق سازمان مدیریت بحران کشور ادامه می دهد: از زلزله بم درس‌هایی آموختیم. همین قانون بحران کشور که امروز در اختیار داریم اگر به آن عمل شود امروز بهترین قانون است و همانطور که گفتیم این خونبهای جانباختگان زلزله بم است.

وی ادامه داد: درس آموخته دیگری که از زلزله بم داشتیم این بود که آن زمان از مرکز ژئوفیزیک سوال کردیم که آیا این زلزله پیش لرزه هم داشته است یا دفعی اتفاق افتاده است که گفتند پیش‌لرزه نیز داشته است و گویا طی سه یا چهار روز زلزله‌های خردی را در منطقه تجربه می‌کردند. متاسفانه آن زمان از این زلزله‌ها پیام نمی‌گرفتیم اما در ادامه این را هم به نقطه عطفی تبدیل کردیم و زمانی که سه سال بعد یعنی دهم فروردین سال ۸۵ با زلزله دشت سیلاخور لرستان روبرو شدیم از درس آموزه زلزله بم استفاده کردیم و درس آموخته‌ها را به خدمت گرفتیم. ساعت ۷ بعد از ظهر در منطقه دشت سیلاخور لرستان زلزله‌ای با شدت کم رخ داد و چند ساعت بعد در همان نقطه زلزله‌ای با قدرت بیشتر اتفاق افتاد. زلزله اول را مردم به خوبی حس نکرده بودند اما زلزله دوم خساراتی داشت که البته بیشتر خسارات آن مالی بود. آن زمان مردم ترسیده بودند و ما با توجه به تجربیاتی که داشتیم مردمی که در آن منطقه زندگی می‌کردند را آگاه کردیم تا آن شب را بیرون از خانه بگذرانند. چرا که احتمال وقوع زمین لرزه گسترده‌تری وجود دارد. زمانی که در زلزله بم ژئوفیزیک اعلام کرد که پیشتر پیش لرزه‌هایی را به دست آورده است ما در زلزله دشت سیلاخور به این نتیجه رسیدیم که احتمال دارد تا صبح زمین لرزه شدیدتری رخ دهد. البته اینگونه نیست که همیشه فقط به تجربیات خود تکیه کنیم و بار خسارات جانی و مالی را متحمل شویم اما به هر حال اینها نقاطی برای تجربه است.

گزارش‌های پیشنهادی درباره زلزله بم:

درس‌هایی که از زلزله بم نگرفتیم

پیام زلزله از بم به تهران

مولود روز مرگ

اکبرپور اظهار می‌کند: در زلزله دشت سیلاخور با توجه به هشداری که دادیم مردم از خانه‌های خود که گاها هم خشت و گلی و ناایمن بودند خارج شدند. برای آنها اردوگاه فراهم شد و مردم تا صبح بیرون بودند. بر همین اساس نسبت به حادثه‌ای که ۴۰ هزار واحد مسکونی سقف‌شان ریخت ما با حداقل جانباخته که حدودا ۶۳ نفر بودند روبرو شدیم. اگر این تجربه را از زلزله بم نداشتیم قطعا تعداد جانباختگان بیشتر می‌شد. ما این تجربه را یک مدل کردیم. در زلزله کرمانشاه نیز این مدل به ما پاسخ داد. ما به تمام استانداری‌ها، فرمانداری‌ها و ستاد حوادث کل کشور بخشنامه کردیم که اگر زلزله بالای چهار ریشتر اتفاق افتاد باید همه در شرایط آماده باش کامل قرار گیرند.

معاون سابق سازمان مدیریت بحران کشور با بیان اینکه هیچ کشوری در دنیا نمی‌تواند زمین لرزه را پیش بینی کند، می‌گوید: این متد توانسته است که جان انسان‌ها را نجات دهد. در زلزله‌ای که در کرمانشاه آمد نیز این الگو را مشاهده کردیم که زلزله اصلی کمی بعدتر اتفاق افتاد و آن زمان به دستگاه‌های امدادی ما هشدار داده شده بود. اگر این آئین‌نامه ابلاغ شده وجود نداشت قطعا خسارات بیشتر بود.

انتهای پیام

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا