اسلایدفرهنگی

آسیب‌ها و تبعات بد نمایشگاه کتاب

مجید غلامی جلیسه با انتقاد از برگزاری همزمان نمایشگاه کتاب به صورت فیزیکی و مجازی از آسیب‌های برگزاری نمایشگاه به شکل رایج، نبود تناسب میان تولید و توزیع و فروش کتاب و حمایت نشدن بخش ویترین کتاب می‌گوید و معتقد است صنعت نشر به جراحی نیاز دارد.

این پژوهشگر و کارشناس حوزه نشر در گفت‌وگو با روزهای طلایی درباره برگزاری سی و سومین نمایشگاه کتاب تهران به صورت  فیزیکی و مجازی اظهار کرد: اساسا  برگزاری نمایشگاه کتاب به این شکل که الان در جمهوری اسلامی رایج است، آسیب‌ها و تبعات خیلی بدی در چرخه اقتصاد نشر دارد. واقعیت این است وظایف بخش‌های مختلف در ارائه خدمات مشخص است و در تمام دنیا اصناف یک تفکیک وظایف دارند و بر اساس تعاریفی که از نوع شغلشان می‌شود، این امکان را دارند تا فعالیت‌هایی را انجام دهند؛ مثلا نمی‌توانیم از کسی که کارش تولید است، این توقع را داشته باشیم که کار عرضه را هم انجام دهد، آن هم به صورت حرفه‌ای. درحوزه نشر هم همین‌طور است؛ ناشر باید تمرکزش بر تولید محتوا و ارائه محتوای خوب و باکیفیت باشد.  موزع و کتاب‌فروش در حلقه‌های بعدی اقتصاد نشر هستند که وظیفه توزیع و فروش کتاب را دارند. نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران از آن زمانی که  طراحی شد و در سال ۱۳۶۶ فعالیت خود را آغاز کرد تا به امروز مانند یک قیچی همیشه سعی کرده است این چرخه را قیچی و گسلی در بین حلقه‌های اقتصادی نشر ایجاد کند.

غلامی جلیسه با بیان این‌که نمایشگاه کتاب به واسطه رانت و مزایایی‌ که مستقیم به بدنه نشر تزریق می‌کند و تخفیف‌هایی که وجود دارد برای ناشران و مخاطبان جذاب بوده است، گفت: طبیعی است دو سوی حلقه‌ نشر یعنی تولیدکننده و مصرف‌کننده از برگزاری نمایشگاه راضی و متمایل  باشند این اتفاق همه‌ساله و حتی در نوبت‌های مختلف یک‌سال بیفتد. اما مسئله‌ای که مغفول می‌ماند این است دو حلقه دیگر چرخه نشر یعنی موزعان و فروشندگان کتاب قطع به یقین از این کار متضرر می‌شوند. در همه جای دنیا مرسوم است که نمایشگاه، همان‌طور که از اسمش مشخص است،  محلی برای نمایش محصولات تولیدشده باشد نه برای فروش محصولات. نمی‌گوییم نمایشگاه‌هایی که کار فروش انجام می‌دهند، نداریم اما در همه نمایشگاه‌های معتبر بین‌المللی، در کشورهای توسعه‌یافته به هیچ وجه چنین امکانی وجود ندارد که مردم به صورت مستقیم در نمایشگاه‌ها از تولیدکنندگان کتاب خریداری کنند. بلکه نمایشگاه‌ها به صورت تخصصی و با حضور تولیدکنندگان و  مصرف‌کنندگانی چون کتابفروشی‌ها و موزعان برای تبادل تجربه و عقد قراردادهای درازمدت و کلان و عقد قراردادهای خرید و فروش رایت و مسائلی  از این دست برگزار می‌شود نه برای برای فروش محصولات به صورت مستقیم. درواقع در نمایشگاه‌ها جنبه‌های زیرساختی و توسعه فعالیت‌هایی که هم ناشران و هم  اصناف دیگر می‌توانند در طول سال داشته باشند، مورد توجه است. 

او درباره این‌که برخی از ناشران معتقدند بسیاری از کتاب‌ها در سیستم توزیع و فروش کتاب در کتابفروشی‌ها قرار نمی‌گیرند و نمایشگاه کتاب فرصتی برای عرضه این‌ کتاب‌هاست، نیز توضیح داد: قطعا ایراداتی در این بخش‌ها وجود دارد؛ هم در بخش توزیع مشکلات فراوانی داریم و هم در بخش ویترین. اما این مشکلات مبلغ چه اتفاقی است؟ نبود حمایت از بخش توزیع و بخش ویترین منجر به این شده که  این بخش‌ها رشد نکنند و به جهت حمایت‌های بی‌حد و حصر و یک‌طرفه و تک‌سویه از ناشران، شاهد این هستیم که تعداد مجوزهای صادرشده قریب به ۲۰ هزار نشر است در صورتی که ما کمتر از ۱۰۰ موزع داریم، البته موزع به معنای حرفه‌ای شاید به اندازه انگشتان دست باشد. از طرف دیگر تعداد کتابفروشان ما به معنای کتابفروشی، کمتر از ۲۰۰۰ کتابفروشی است. این عدم توازن ماحصل سیاست‌گذاری‌های غلطی است که طی این سی و اندی سال در بخش سیاست‌گذاری‌مان صورت گرفته است.

مدیرعامل سابقه خانه کتاب در ادامه اظهار کرد: بخش سیاست‌گذار ما چشم‌اندازی ترسیم نکرده که باید استانداردهای معقول و مطلوبی در این حوزه داشته باشیم و تناسبی بین توزیع، تولید و فروش کتاب ایجاد کنیم. به طور مثال در فرانسه نسبت ناشران به توزیع‌کنندگان نسبت ۶۰ به ۴۰ است اما در ایران فاصله وحشتناکی داریم و نسبت ناشران و موزعان ۸۰ به ۲۰ است بنابراین طبیعی است که ویترین کم داشته باشیم، طبیعی است شبکه توزیع مویرگی نداشته باشیم و طبیعی است خیلی از اتفاق‌هایی که مدنظر ماست، آن‌طور که باید نمی‌افتد. آیا قرار است  ما مدیر وضع موجود باشیم یا مدیر وضع مطلوب؟ اگر مدیر وضع موجود باشیم باید به همین مسیر با همین اما و اگرها، با همین شایدها و بایدها و اِن‌ قُلت‌هایی که وجود دارد، نمایشگاه را ادامه دهیم اما اگر بخواهیم مدیر وضع مطلوب باشیم نیاز به جراحی داریم و باید توازنی بین تولیدکنندگان و عرضه‌کنندگان ایجاد کنیم. این توازن میسر نیست مگر این‌که جایگاه حلقه‌های نشر را حفظ کنیم و تأکید داشته باشیم که باید به این صورت انجام شود.

او با اشاره به برگزاری همزمان نمایشگاه مجازی و نمایشگاه فیزیکی کتاب گفت: امسال نسبت به سال‌های گذشته،  فروش کتاب به صورت مجازی در نمایشگاه امسال و ترکیبش با نمایشگاه مجازی، اتفاق ناگوارتری است و عملا داریم به این بهانه که در روستاها و یا شهرهای دورافتاده، امکان دسترسی به کتاب وجود ندارد، دست‌وبال کتابفروشان را می‌بندیم. همه ما می‌دانیم چنین چیزی نیست چندین وب‌سایت داریم که دارند در طول سال و در بخش خصوصی  فعایت می‌کنند، هزینه می‌کنند، مالیات و بیمه کارکنان خود را می‌پردازند و کار توزیع و فروش کتاب را به اقصی نقاط  کشور انجام می‌دهند؛ مثلا دیجی‌ کالا، سی‌بوک،  کتاب فردا و گیسوم و… . یا اپلیکیشن‌هایی در بخش خصوصی فعایت  دارند و  کتاب را به صورت ای‌پاپ یا صوتی عرضه می‌کنند. این‌ها دارند دسترسی به کتاب را در اقصی نقاط ایران فراهم می‌کنند. حالا دولت به عنوان سیاست‌گذار آمده و حد واسط  قرار گرفته و با نمایشگاه مجازی به یک نوع در مقابل بخش خصوصی قد علم کرده است یعنی با راه‌اندازی یک وب‌سایت  فروش و عرضه کتاب‌های ناشران رقیبی برای بخش خصوصی شده است و با این کار عملا داریم  فضای رشد  کتابفروشی‌های جدید را می‌بندیم.

این پژوهشگر حوزه نشر  با بیان این‌که در سال‌های اخیر کتابفروشی‌ها رشد قابل توجهی داشته‌اند و حتی برخی به صورت زنجیره‌ای رشد می‌کنند، گفت: این کتابفروشی‌های زنجیره‌ای در شهرهای دور از مرکز، کتابفروشی‌هایی را با استانداردها و متراژهای بالا تأسیس کنند تا بتوانند جامعه مخاطب بیشتری را از ویترین  کتاب بهره‌مند کنند. ما باید از این‌ها حمایت کنیم نه این‌که در این وضعیت اسفناک اقتصای که رکود عجیب و غریبی را به خاطر همه‌گیری کرونا داشتیم، تحریم‌هایی  که عامل  فزاینده‌ای برای بالا رفتن قیمت نهاده‌های کتاب بوده و گرانی کتاب و  کاهش قدرت خرید مردم بیایم فرصت‌ها را هم برای حمایت از بین ببریم؛ در بهمن‌ماه وزارت ارشاد نمایشگاه مجازی برگزار  کرد، در بازه ۱۵ تا ۲۵ اسفندماه  که معمولا طرح‌های فصلی اجرا می‌شد، امسال طرح‌های فصلی در این بازه زمانی برگزار نشد.  عملا در بهترین زمان ممکن که می‌توانستند به کتابفروشی‌های سطح  کشور کمک کنند، نکردند.

او افزود: با برگزاری دیرهنگام نمایشگاه مجازی پیش از عید یک بار بازار کتاب‌ را راکد کردند، بعد تعطیلات عید را داشتیم که کتابفروشی‌ها دچار رکود هستند و بعد ماه رمضان که باز کتابفروشی‌ها دچار رکود هستند، الان هم نمایشگاه کتاب را داریم که کتابفروشی‌ها دچار رکود می‌شوند و بعد از اتمام نمایشگاه فصل امتحانات و کنکور شروع می‌شود و دوباه رکود خیلی عجیب و غریبی در بازار  کتاب خواهیم داشت. نزدیک چهار ماه  از کتابفروشی‌ها نه تنها حمایت نشد بلکه فرصت‌ها هم از آن‌ها گرفته شده است. جالب این است که می‌گویند قرار است که بعد از نمایشگاه طرح‌های  فصلی برگزار شود. در چه فصلی؟ فصل امتحانات؟ بعد از این‌که جیب مردم در نمایشگاه  فیزیکی و مجازی خالی شد، می‌خواهید نمایشگاه فصلی برگزار کنید؟ نمی‌شود نام این کار را گذاشت حمایت. فکر می‌کنم دولت علی‌رغم ادعایی که دارد هیچ‌ نوع برنامه‌ریزی و سیاست‌گذاری درازمدتی برای ساماندهی اوضاع اقتصادی نشر ندارد. این موضوع از بلبشویی  که در زمان‌بندی برنامه‌های اجرایی وجود دارد، کاملا مشهود است.

غلامی جلیسه همچنین درباره تخفیف‌هایی که برای حمایت از کتاب در نمایشگاه کتاب وجود دارد،  اظهار کرد: ما یک بحث تخفیف داریم و یک بحث حمایت که باید بین این‌ها تفاوت قائل  شویم. ما در طرح‌های فصلی تخفیف نمی‌دادیم بلکه از مخاطبان حمایت می‌کردیم یعنی بر اساس ردیف بودجه‌هایی که وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی برای ترویج کتابخوانی دارد این امکان را برای خریداران فراهم می‌کردیم تا مخاطبان کتاب را با قیمت پایین‌تری به دست بیاورند.  به یک معنا نمی‌توانیم نامش را تخفیف بگذاریم بلکه حقی بود که از محل درآمدهای یارانه‌ای دولت به مردم تخصیص داده می‌شد. اگر قرار است این نوع حمایت‌ها انجام شود، قاعدتا پیشنهادمان این است که به توسعه زیرساخت‌ها کمک کنیم. مثلا یکی از جاهایی که دولت‌ها می‌تواند حمایت و کمک کنند تا به صورت نهادینه هزینه تمام‌شده کتاب کاهش پیدا کند و تولید در تیراژ بالاتر انجام شود و عملا قیمت تمام‌شده کتاب،  پایین ‌بیاید بخش شبکه توزیع و ویترین کتاب است. دولت‌ها باید با سیاست‌گذاری‌های کلان کمک کنند تا ویترین کتاب و شبکه توزیع  تقویت شود.

این فعال فرهنگی ادامه داد: البته هزینه‌هایی مانند واردات کاغذ،  فیلم و زینک، چسب، جلد گالینگور و سلفون و… بحث‌های کلان‌تری هستند که باید در مسائل اقتصادی دولت دنبال و راه‌کارهایی برای آن اندیشیده شود. اما آنچه مشخص است هرچقدر تیراژ کتاب بالاتر برود، هزینه تمام‌شده پایین‌تر می‌آید و قیمت برای مصرف‌کننده معقول‌تر خواهد شد. این کار هم میسر نیست مگر این‌که کمک کنیم تا جامعه کتابخوان بیشتری داشته باشیم و کتاب را برای مردم دسترس‌پذیرتر کنیم و این دسترسی با توسعه ویترین امکان‌پذیر است. منظورم از ویترین هم فقط ویترین فیزیکی نیست بلکه ویترین مجازی هم خیلی  کمک می‌کند اما مجازی‌ای که در بخش خصوصی دارد توسعه پیدا ‌کند نه این‌که دولت بیاید و ویترین مجازی ایجاد کند، با این ‌کار عملا جلو خلاقیت استارت‌آپ‌ها و فعالیت‌های بخش خصوصی را سد می‌کند و این نمی‌تواند وضعیت جالبی باشد؛ مانند این است که وزارت ارشاد کتابفروشی تأسیس کند. این هیچ  ثمره و منفعتی ندارد.

غلامی جلیسه با طرح این مساله ‌که مشکل ما با این نمایشگاه چه مجازی و فیزیکی چیست؟ توضیح داد: زمانی که بخص خصوصی چه در بخش مجازی و چه فیزیکی سرمایه‌گذاری می‌کند مثلا فروشگاهی ایجاد می‌کند، اجاره ماهانه پرداخت می‌کند، مالیات می‌دهد، حقوق می‌دهد و زیرساختی را فراهم می‌کند، باید این در نظر داشته باشیم که در طول سال خدمات‌رسانی  و کتاب و کتابخوانی را ترویج می‌کند و ما با راه‌اندازی نمایشگاه و ایجاد بسترهای رایگان و یا ارزان، دکان دونبش بدون مالیات و عوارض با حداقل هزینه برای عده‌ای ناشر ایجاد می‌کنیم تا بیایند و حجم نقدینگی زیادی را از بازار جذب خود کنند و یک نهاد دائمی و مستمر را متضرر می‌کنیم. این مسئله در فضای مجازی  هم دارد اتفاق می‌افتد. بنابراین شاهد هستیم رشد بخش خصوصی در توسعه ویترین  و توسعه شبکه توزیع  کتاب دارد حداقل می‌شود. چرا هرگز  نتوانسته‌ایم فروشگاه‌هایی مانند فروشگاه‌های ایتالیا یا ترکیه که بیش از  ۱۰۰ شعبه در سراسر کشورشان دارند، در بخش خصوصی داشته‌باشیم؟ زیرا در ایتالیا و ترکیه این امکان برای ناشران فراهم بوده تا در یک فضای رقابتی سالم بتوانند فعالیت‌های خود را توسعه بدهند و در کارهایشان استمرار داشته باشند اما در ایران به جای این‌که به توسعه بخش خصوصی کمک کنند با برنامه‌ریزی‌های این‌چنینی راه توسعه را سد می‌کنند.

او همچنین تاکید کرد: این بحث ربطی به دولت فعلی یا دولت قبلی ندارد، این بحث ریشه‌داری است، امیدوارم برداشت سیاسی‌ نشود. این دغدغه برای من که کارم  تاریخ کتاب و تاریخ پژوهش است، وجود دارد و آن را به صورت نهادینه بررسی کرده‌ام. دغدغه اصلی در تصمیم‌گیری‌های کلان ما این است که کار کارشناسی  و برنامه‌ریزی‌شده با چشم‌اندازه‌های توسعه‌یافتگی در حوزه فرهنگ انجام نمی‌شود و متأسفانه تصمیماتی که می‌گیریم تصمیمات مقطعی و مُسکن‌وار است. در دولت قبل هم این بحث را داشتم. البته فکر می‌کنم دولت قبل در توسعه ویترین کتاب نسبت به دولت‌های قبلی و دولت فعلی بهتر عمل‌ کرده و حمایتی‌هایی که از کتابفروشی‌ها داشت، به مراتب بیشتر بود. اما این ضعف وجود دارد. ما به مدیری نیاز داریم که بتواند و این جسارت را داشته باشد تا این عمل جراحی را انجام دهد و مغلوب فضایی که ناشران بزرگ برای استفاده از امکانات نمایشگاهی ایجاد می‌کنند، نشود. ما چنین مدیری نداشتیم و نداریم. با کمال تأسف در بخش نشر دچار یک تورم رو به وخامت هستیم.

این کارشناس حوزه نشر در پایان اظهار کرد: سرطان بزرگی که در بخش نشر داریم این است که شاهد افزایش تعداد عناوین کتاب و گاه بی‌کیفیت به صورت بی‌قاعده هستیم و در بخش توزیع و فروش این مشکل را داریم که کتاب‌های خوبمان هم امکان و شانس این را پیدا نمی‌کنند تا در حداقل سانتی‌متر بخش ویترین کتاب قرار بگیرند. این نیاز به مدیر جسور دارد که بتواند این وضعیت را بسنجد و برآورد دقیق و برنامه‌ریزی دقیقی برای آینده کتاب داشته باشد. البته این مسئله اتفاقی نیست که در کوتاه‌مدت بیفتد، شاید چهار تا هشت سال زمان نیاز است تا به یک چهارچوب و توازن منطقی در بخش تولید و توزیع و فروش کتاب برسیم و بتوانیم منافع بیشتری را برای کتابخوان‌ها ترسیم کنیم.

 انتهای پیام

نوشته های مشابه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

دکمه بازگشت به بالا