در چند روز گذشته مسائلی درباره سفر گروه اجرایی نمایش «است» که برای اجرای این نمایش به خارج از کشور دعوت شدهاند، حاشیههایی به همراه داشته است. بعضی از کسانی که در اجرای این نمایش با کارگردان آن همکاری داشتهاند، در صفحات شخصی خود اعلام کردهاند که از گروه کنار گذاشته شدهاند و حقوق مادی و معنویشان پایمال شده است.
به گزارش روزهای طلایی، نمایش «است» ابتدا در جشنواره تئاتر دانشگاهی و بعد در جشنواره تئاتر فجر روی صحنه رفت و در هر دو جشنواره جوایزی دریافت کرد. این نمایش اجرای عمومی خود را در دو نوبت ابتدا در تالار مولوی و بعد در تئاتر مستقل انجام داد و نوید محمدزاده به عنوان تهیهکننده با اجرای آن همکاری داشت. در چند روز گذشته بعضی از اعضای گروه اجرایی این اثر خبر دادند که قرار است این نمایش در یک جشنواره بینالمللی در خارج از کشور روی صحنه برود و این در حالی است که کارگردان کار حقوق مادی و معنوی بعضی از اعضای گروه را رعایت نکرده است.
ترانه یوسفی که در دور دوم اجرای این نمایش با گروه اجرایی همکاری داشته، معترض شده که کارگردان نمایش بدون اطلاع او، او را از گروه بازیگران کنار گذاشته و قرار است خودش به جای او بازی کند. همچنین امیر ابراهیمزاده که در نگارش بخشی از متن همراه این گروه بوده، از کارگردان نمایش گله کرده که حقوق مادی و معنوی او را نادیده انگاشته است.
ماجراهایی که برای این نمایش رخ داد، اتفاق تازهای نیست و برای چندمین بار ثابت کرد نداشتن قرارداد اجرایی چگونه میتواند حاشیهساز شود زیرا نه کارگردان نمایش با اعضای گروه قرارداد داشته و نه خود او با تهیهکننده کار قراردادی امضا کرده است.
کنارهگیری نکردم بلکه کنار گذاشته شدم
ترانه یوسفی که در دور دوم اجرای این نمایش در تئاتر مستقل روی صحنه رفته و ایفاگر نقش اصلی بوده است، به عنوان یکی از معترضان به روزهای طلایی میگوید: در دور دوم اجراهای این نمایش در تئاتر مستقل حضور داشتم. در اجراهای دور اول که در تالار مولوی روی صحنه رفت، بازیگر دیگری به نام نگار رئوفی این نقش را بازی میکرد. من آن زمان سر کار دیگری بودم که پرنیا شمس، کارگردان نمایش «است» بعد از دیدن آن کار خیلی اصرار کرد من در نمایشش بازی کنم.
او ادامه میدهد: سن من از بازیگران دیگر بیشتر بود. ضمن اینکه زمان زیادی هم برای تمرین و آمادهسازی نقش نداشتم. با این همه با تمرینهای بسیار فشرده در مدت دو ماه خودم را به بقیه اعضای گروه رساندم و اسم نقش هم به ترانه یوسفی تغییر کرد.
این بازیگر اضافه میکند: نزدیک ۴۵ اجرا در تئاتر مستقل داشتیم و در همان مقطع، نمایندگانی از سفارتخانهها آمدند و کار را دیدند و به هنگام حضور آنان، اجرای ما با زیرنویس انجام شد. آنان بعد از دیدن اجرا گفتگویی کردند و از من هم پرسشهایی داشتند و قرار شد تابستان سال ۱۴۰۰ در بروکسل اجرا داشته باشیم که به خاطر کرونا عقب افتاد و به امسال موکول شد.
یوسفی که میگوید بعد از پایان اجراهای نمایش در تئاتر مستقل ارتباطی با گروه اجرایی آن نداشته است، ادامه میدهد: با گروه ارتباطی نداشتم اما از بازی در نمایش هم اعلام انصراف نکرده بودم تا اینکه یک ماه پیش از طریق یکی از اعضای گروه متوجه شدم گروه دیگری تشکیل شده که چند تن از اعضای گروه قبلی در آن حضور دارند ولی من و نوید محمدزاده، تهیهکننده کار در آن نبودیم و از این موضوع تعجب کردم چون من نقش اصلی کار را بازی میکردم اما متوجه شدم پرنیا شمس، کارگردان کار خودش میخواهد این نقش را بازی کند.
او با اشاره به اینکه نمایش «است» در جشنواره چند جایزه را دریافت کرده بود، یادآوری میکند: در آن مقطع بحثهای مالی هم مطرح شد و حالا هم قرار است نمایش در جشنوارهای بینالمللی در خارج از کشور روی صحنه برود که جایزه بازیگری هم دارد. جالب است که کارگردان کار نه تنها بازیگر اصلی کار که تهیهکننده را هم کنار گذاشته در حالیکه تهیه کننده صاحب اثر است اما ایشان با اعلام اینکه تهیهکننده ندارد، از آن جشنواره تنخواه گرفته است.
یوسفی ادامه میدهد: نمیخواستم این مطالب را بیان کنم ولی متوجه شدم کارگردان در محافلی گفته است که من به خواسته خودم از گروه کنار رفتهام و اعتبار مرا خدشهدار کرده است در حالیکه هرگز چنین نبوده است و من از کار کنار گذاشته شدم. آن هم بعد از کلی تلاش که توانستم در مدت کوتاهی از عهده ایفای نقش بربیایم و طوری بازی کردم که نمایش برای اجرا در دو کشور دیگر دعوت شد.
او با اشاره به اینکه کارگردان این نمایش، نویسنده کار را هم کنار گذاشته است، اضافه میکند: ایشان همه را نادیده گرفته و عنوان کرده ما خودمان از حضور در کار انصراف دادهایم. در حالیکه چنین نیست و ایشان خود را محق میداند که هر زمان خواست، اعضای گروه را کنار بگذارد. به هر حال من از نظر حقوقی هم پیگیری خواهم کرد چون هیچ دوست ندارم چنین رویهای در تئاتر مرسوم شود.
کارگردان نمیخواهد دیگران را در موفقیتهای کار سهیم کند
اما امیر ابراهیمزاده که به عنوان یکی از نویسندگان با اجرای این نمایش همکاری داشته است، روند حضور و کنارهگیری خود را در این پروژه چنین شرح میدهد: بر اساس ایده اولیه کارگردان سر تمرین این نمایش حاضر شدم. قرار بود علاوه بر نوشتن متن، دراماتورژی کار را هم بر عهده داشته باشم و در شکلگیری ساختار کلی کار حضور داشتم. مدتی در تمرینها حاضر بودم و حتی در مواردی مانند دکور و بازیها و فرم کلی کار نظر میدادم.
او ادامه میدهد: قرار بود نمایش ۹ صحنه داشته باشد که من ۶ تا را نوشتم که این ۶ صحنه وجود دارد. حالا ادعا شده که متن را از بازیگران گرفتهاند، در حالیکه بارزترین ویژگی کار کارگاهی این است که نویسنده بر اساس اتودهای بازیگران متن را مینویسد ولی طبیعتا آن اتودها را کم و زیاد، اصلاح و بازسازی میکند. به هر حال ۶ صحنه نمایش آماده شده بود که ما با همان ۶ صحنه بازبینی اولیه کار را برای شرکت در جشنواره تئاتر دانشگاهی انجام دادیم و برای این ادعا شاهدانی هم دارم.
او که پیش از اتمام نگارش متن، از گروه اجرایی جدا شده است، اضافه میکند: آنچه با حضور من ساخته شد، با آنچه بعد از رفتن من شکل گرفت، تفاوت چندانی ندارد. یعنی این طور نیست که با رفتن من کل کار عوض شده باشد. طبیعتا کاری که ارایه شده، خیلی دقیقتر و تمیزتر از نسخه اولیه است و پایانبندیاش هم تفاوت دارد هرچند آن پایانی که مد نظر من بود، بهتر بود ولی به هر حال من با کمک خود کارگردان ساختار اولیه نمایش را ساخته بودیم.
ابراهیم زاده میافزاید: میدانم که رفتن من به گروه ضربه زد ولی در وضعیتی قرار گرفتم که چارهای نداشتم. بعد از مدتی خواستم بازگردم و کار را کامل کنم که نپذیرفتند . اما وقتی پوستر نمایش را دیدم، تعجب کردم چون اسم من به کلی حذف شده بود در حالیکه ۶ صحنه از کار را نوشته بودم. وقتی پیگیر شدم گفتند کار کاملا عوض شده ولی با دیدن اجرا متوجه شدم شاکله اصلی همان است. موضوع را که مطرح کردم، قرار شد عنوان شود که متن نوشته مشترک من و کارگردان است در حالیکه حق من بیشتر بود با این همه، حتی همین عنوان مشترک هم عنوان نشد و من هیچ سهمی از فروش نمایش و جوایز نویسندگی آن در جشنوارهها نداشتم. حالا هم که قرار است در خارج از کشور اجرا داشته باشد، باز هم نام من حذف شده. متاسفانه کارگردان کار نمیخواهد دستاوردهای این نمایش را با دیگران شریک شود و در حالیکه بقیه اعضای گروه هم در موفقیتهای کار سهیم بودهاند. با همه اینها من اسناد و مدارکی دارم که نشان میدهد در شکلگیری این نمایش حضور داشتهام.
این اعتراضها برایم شبیه «می تو» است
پرنیا شمس، کارگردان نمایش «است» درباره این اعتراضها میگوید: هر زمان که کارگردان و گروه اجرایی بخواهند، میتوانند بازیگر کار را عوض کنند. نه من و نه دیگر بازیگران گروه نمیتوانستیم با خانم ترانه یوسفی کنار بیاییم. بنابراین به این نتیجه رسیدیم که ایشان نمیتواند این نقش را بازی کند. یعنی دیگر بازیگران هم با این تصمیم موافق بودند.
او که در اجراهای خارج از کشور خودش به جای ترانه یوسفی بازی میکند، در پاسخ به اینکه نمایندگان سفارتها با دیدن بازی یوسفی، نمایش را برای اجرا در کشور خود دعوت کردهاند، میگوید: آنها با دیدن فیلم اولین اجرای ما در تالار مولوی کار را دعوت کردند که در آن اجرا بازیگر دیگری بازی میکرد.
شمس درباره حذف عنوان امیر ابراهیمزاده به عنوان یکی از نویسندگان کار نیز توضیح میدهد: ایشان فقط دو ماه در تمرینها حضور داشت در حالیکه ما خیلی بیشتر از این کار کردیم. نزدیک ۵ صحنه را نوشته بودیم که ایشان از گروه رفت و ما از اول همه چیز را ساختیم و صحنههای نمایش بازنویسی و کلا عوض شد. ما بر اساس ایدههای بازیگران متن را جلو بردیم.
او در پاسخ به این سخن که ابراهیمزاده عنوان کرده شاکله اصلی کار همان است که او نوشته، تاکید میکند: با چنین حرفی موافق نیستم. الان هم که نمایش دیگری با متن ایشان در حال اجراست، نشان میدهد جهانبینی ایشان با آنچه در نمایش ما اتفاق افتاده، متفاوت است همچنانکه ایشان برای نمایش «است» هم برنامههای دیگری داشت.
شمس ادامه میدهد: این ماجرا از دراماتورژ کار آغاز شد که چون نمیتواند در این سفر همراه ما باشد، این فضا را ایجاد کرد. اما حاشیههایی که به وجود آمد، برای من چیزی شبیه «می تو» است.
این کارگردان که این نمایش را به تهیه کنندگی نوید محمدزاده اجرا کرده است، درباره قطع همکاری با او هم توضیح میدهد: چند ماه پیش به ایشان گفتم، همکاریمان را قطع کنیم و ایشان از آغاز گفتند همکاری ما دلی است و چون قرار دادی هم نداشتیم، ما هم الان میتوانیم دلی از تهیهکننده خداحافظی کنیم و حالا نمایش تهیهکننده ندارد.
انتهای پیام