یک استاد دانشگاه و کارشناس مرمت در عین حال که از کنار گذاشتن استادکاران مرمت انتقاد کرد، درباره «مرمتهای عامهپسند»، بهویژه در بناهای معاصر و خانههای دهه ۴۰ و همچنین ورود سرمایهگذاران خصوصی به این حوزه، گفت: برخی تندرویها را باید کنار گذاشت و به تصمیمهای پدرانه متوسل شد.
در سالهای اخیر نقدهای زیادی به شیوه مرمت بناهای تاریخی ایران وارد شده است. منتقدان کنار گذاشتن متخصصان حوزه مرمت، تغییر کاربری بناهای تاریخی به منظور حفظ و احیای آنها و مرمتهای عوامپسندانه با هدف زیباسازی بناهای تاریخی را از جمله عواملی میدانند که به هویت بنای تاریخی آسیب میزند و معتقدند اگر این روند ادامهدار باشد ممکن است خیلی از آثار و بناهای تاریخی ایران به ورطه نابودی کشیده شوند. اسکندر مختاری از جمله کارشناسان و متخصصان مرمت بناهای تاریخی است که در حدود ۱۲ سال گذشته از این حوزه تخصصی دور نگه داشته شده و حالا بیشتر به کار تدریس مشغول است. او که درباره این چالشها حرفهایی برای گفتن دارد در گفتوگو با روزهای طلایی از اوضاع و احوال مرمت و آنچه بر سر مرمتگران آمده است نیز سخن گفت.
مختاری در این گفتوگو ابتدا به وضعیت مرمت بناهای تاریخی در کشور پرداخت و گفت: درحال حاضر مرمت در سطوح مختلف درحال انجام است، این درحالی است که برخی از این مرمتها اصولی است و برخی دیگر غیراصولی، به این معنا که شخصی چون من نمیتواند آن را تایید کند. اشکال اصلی مرمتهای امروز را آنجا میدانم که روش کار تغییر کرده و روش پیمانکاری جایگزین روش امانی شده است. به این صورت که سامانههایی برای انجام امور مرمت پیشبینی شدهاند و پیمانکاران باید در این سامانهها قیمتهای پیشنهادی خود را بدهند. در نتیجه، انتخاب از میان پیمانکارانی صورت میگیرد که توان ضعیفتری دارند و قیمتهای پایینتری تعیین کردهاند.
این کارشناس مرمت با اعتقاد بر اینکه سیستم پیمانکاری برای بناهای تاریخی صدمهزننده است، اظهار کرد: به نظر من روش امانی (حضور استادکاران و کارگران ماهر) که در گذشته انجام میشد، بهتر است و دلیل این است که مرمت، علاوهبر اینکه به شناخت و مطالعه قبل از اجرا نیاز دارد، ممکن است دچار مشکلات جدید و پیشبینینشده شود و تنها با مهارت استادکاران میتوان برای چنین مشکلاتی راهحل پیدا کرد. برای مرمتِ یک بنای تاریخی فقط اکتفا به نیروی کارشناسی کفایت نمیکند، اما در سیستم پیمانکاری از هر کارگر و کارشناسی استفاده میشود که ممکن است مهارتهای لازم استادکاران را نداشته باشند.
او مشکل دیگر این حوزه را نداشتن تجربه کارشناسان دانست و در اینباره توضیح داد: تحصیل در رشته مرمت در آکادمیها، دانشگاهها و گرفتن مدرک کفایت نمیکند. فعلِ مرمت نیازمند تجربه است و کارشناسان مرمت که تحصیلات آکادمیک دارند باید با استادکاران همکاری کنند و از تجربیات آنها بهرهمند شوند تا به پختگی لازم برسند. در حال حاضر روش استاد و شاگردی منسوخ شده است و این موضوع به امر مرمت لطمه میزند.
مختاری در ادامه بیان کرد: برای سنجش وضعیت مرمت بناهای تاریخی باید مرمتهایی که انجام شده و یا در حال انجام است، ارزیابی شود، اما میراث فرهنگی چون در این ماجرا ذینفع است، نباید این ارزیابی را انجام دهد، بلکه کارشناسان بیطرف باید از پروژههای شاخص بازدید کنند و ببینند چقدر از مرمت این پروژهها اصولی انجام شده است. نمیتوان همینطوری گفت که تمام پروژههای مرمتی کشور غیراصولی انجام میشود و یا برعکس.
این مرمتگر در ادامه با اشاره به اینکه حدود ۱۲ سال از فعالیتهای عملی در این زمینه دور بوده و به تدریس مشغول است، مشکل دیگر مرمت در ایران را دور نگه داشتن متخصصان واقعی این حوزه ذکر کرد.
او افزود: اشخاصی که تجربه مرمت دارند از حیطه مرمت دور نگه داشته شدهاند و هیچ نظرخواهیای از آنها نمیشود. بسیاری از همکاران و دوستان را در این زمینه میشناسم که حاضرند داوطلبانه و به صورت رایگان این کار را انجام دهند و حتی در دوره قبل هم این موضوع را پیشنهاد دادم که به جایی نرسید. من در حال حاضر فقط در دانشگاهها تدریس میکنم و هیچ آموزش عملیِ دیگری ندارم و پیشنهادم این است که تا زمانی که ما هستیم از ظرفیتهایمان استفاده کنید. این کار نه هزینهای دارد و نه دستگاه نظارتی بر آن وجود دارد که مشکلی ایجاد کند. با برگزاری کارگاههای آموزشی میتوان به تجربه بسیاری از مرمتگران تازهکار افزود.
مختاری سپس با طرح این پرسش که کارشناسان میراث فرهنگی در چه مراکزی دوره دیدهاند؟ گفت: در سازمان ملی حفاظت آثار باستانی، کارشناسی که به کار گرفته میشد دورههای شش ماهه با استادانی همچون استاد پیرنیا را میگذراند. با این اقدام متوجه مسؤولیت خود میشد و بنای تاریخی را فقط یک جسم نمیدید و متوجه میشد که این بنا یک عنصر فرهنگی است. باید بگویم از ابتدا اوضاع اینگونه نبود. ما استادکارانی داشتیم که ۳۰ سال برایمان کار میکردند، در حال حاضر استادکاری نداریم و همه کارمندانی هستند که بیشترشان تخصص ندارند و سفارشی روی کار آمدهاند و نمیدانم الان اگر از دانشآموختگان مرمت بخواهیم ملات مرمت یک بنا را بسازند، چند نفرشان میتوانند این کار را انجام دهند.
این استادیار دانشگاه با بیان اینکه باید در مرمت بناهای تاریخی نگرش و ساختارها را تغییر دهیم، گفت: در گذشته هر فرد که مرمت انجام میداد به آن عِرق داشت و کار جزئی از حیثیت او بود، در حالیکه الان اینطور نیست.
مختاری همچنین تغییر کاربری برخی از بناهای تاریخی را راه نجاتی برای حفظ و احیای این آثار دانست و در ادامه با اشاره به اینکه باید به موضوع مرمت برخی آثار با چشم باز نگاه و درست قضاوت کرد، افزود: زمانی است که موضوعِ مرمتِ آثار شاخصی، مانند کاخ گلستان یا بقعه شیخ صفیالدین اردبیلی در میان است که باید با سختگیری بیشتری این مرمت انجام شود، اما یک زمان مرمت آثاری مطرح است که بینظیر نیستند و همتای آنها وجود دارد، مانند خانههای دوره معاصر. در این صورت، سختگیری کمتری برای مرمت این بناها وجو دارد، به ویژه آنکه تغییر کاربری این بناها راه نجات آنها است.
این کارشناس مرمت بیان کرد: بیشتر قضاوتهایی که درباره تغییر کاربری برای احیای بناهای تاریخی میشود، مبنی بر این است که تمام بناهای تاریخی را همشأن میدانند، در حالیکه مرمت یک خانه دهه ۴۰ و بقعه شیخ صفیالدین دو موضوع متفاوت است و باید دید قضاوتها متوجه کدام آثار است. در این زمینه نباید تندروی کرد. این آثار باید طبقهبندی شوند و باید پدارنه برای آنها تصمیم گرفت. در عین حال بارها تاکید کردهام مهارت مرمتگر موضوع بسیار مهمی است و برای مرمت آثار مهم و بینظیر باید از مهارت استادکاران مرمت استفاده شود.
او همچنین با تاکید بر اینکه یک بنای تاریخی علاوهبر احیا و مرمت به نگهداری نیز نیاز دارد، گفت: زمانی که با کثرت آثاری همچون کاروانسراها و حمامها که برای اعصار کهنتری هستند، مواجهیم، بهترین کار این است که به عملکرد اولیه خود بازگردند، اما چگونه؟ نگهداری این آثار سخت است، چه کسی میخواهد هزینه آن را بدهد؟ این ساختمانها به نگهداری، حفاظت و مرمت نیاز دارند، اما مسأله این است چه کسی به این کار تمایل دارد؟ حمام نواب در محله «اودلاجان» را شهرداری خرید و با مرمت به موزه تبدیل کرد، اما الان بسته است و با وجود زحمت زیادی که شهرداری برای مرمت و احیای آن کشید از عهده نگهداری آن برنیامد. این همان مرحله است که باید عقبنشینی کرد و برای حفظ و نگهداری بنا به تغییر کاربری آن از دید اقتصادی نگاه کرد، نه اینکه این نگاه فقط آرمانی باشد.
مختاری درباره ورود بخش خصوصی برای حفظ و احیای بناهای تاریخی نیز اظهار کرد: در کشوری که بزرگترین دغدغهاش تهیه ارزاق عمومی مردمش است و بوجهای برای میراث فرهنگیاش ندارد، چگونه میتوان هزینههای نگهداری و مرمت ساختمانهای تاریخی را توقع داشت؟ باید مکانیزمهایی باشد که مردم هم در امور احیا و نگهداری بناهای تاریخی مشارکت داشته باشند و در همه دنیا اینگونه است و وقتی آثار تاریخی، مردمی باشند قابل نگهداریتر هستند. دولت، مردم و معتمدین باتجربه را نباید در این زمینه حذف کند، درحالیکه به نظرم سازمان میراث فرهنگی این کار را انجام میدهد.
انتهای پیام