امین عارفنیا از ضرورت تدوین «اطلس فضاهای فرهنگی و هنری ایران» برای شناسایی و بررسی فضاهای فرهنگی کشور در راستای توسعه و تجهیز فضاهای فرهنگی و هنری میگوید. او درباره جزئیات اطلاعات مندرج در این مجموعه چهارجلدی، از جمله «تعداد سالنهای سینما و تئاتر در ایران»، «تعداد کتابخانههای عمومی کشور» و «تعداد مجتمعهای فرهنگی و هنری سطح کشور» نیز نکاتی را مطرح میکند.
در مجموعه چهارجلدی «اطلس فضاهای فرهنگی و هنری ایران» که از همین هفته و توسط انتشارات مؤسسه «کمک به توسعه فرهنگ و هنر» عرضه میشود، وضعیت دسترسی مردم به «کتابخانه»، «سینما»، «تماشاخانه» و «مجتمعهای فرهنگی هنری» در سراسر کشور بررسی شدهاست.
طبق اطلاعاتی که امین عارفنیا مدیرعامل موسسه کمک به توسعه فرهنگ و هنر برای روزهای طلایی بازگو کردهاست، مجتمعهای فرهنگی و هنری به عنوان مراکز چندمنظوره ای که در سراسر کشور ساخته شده و یا در حال احداث هستند از ظرفیتهای مختلفی برخوردارند. در جلد نخست اطلس، توزیع این مجتمعها بهلحاظ آماری، تحلیل، ارزیابی و بررسی شدهاست. عارفنیا اعلام کرد: در طول سه دهه گذشته ۶۳۱ مجتمع فرهنگی هنری با زیربنایی بیش از یکمیلیون مترمربع در سطح کشور احداث شده که توزیع این مجتمعها متنوع است و استانهایی که بیشترین مجتمعهای فرهنگی هنری در آنها ساختهشده، بهترتیب استانهای خوزستان با ۷۲، فارس با ۵۱ و تهران با ۴۱ مجتمع هستند.
«کهگیلویه و بویراحمد»، استانی با تنها ۲ سالن سینما!
از دیگر مصادیق فضاهای فرهنگی در کشور، سالنهای سینما هستند. تعداد سالنهای سینما در سال ۱۳۶۴، ۲۳۱ سالن بود. این رقم در سال ۱۳۹۶ به ۵۳۹ سالن، و در سال ۱۴۰۰ به ۷۴۴ سالن رسیدهاست که ۵۱ سالن غیر فعال هستند. براساس آخرین آماری که سازمان سینمایی منتشر کرده و در اطلس سینمایی کشور هم به آن اشاره شده، ۱۷۰ سالن درحال ساخت در کشور داریم. در اطلس سینماهای کشور، وضعیت برخورداری سالنهای سینمای استانها و شهرهای سراسر کشور ارائه، بررسی و تشریح شدهاست. استان تهران با ۲۳۳ سالن، خراسان رضوی با ۶۱ سالن و اصفهان با ۵۳ سالن بیشترین تعداد سالنهای فعال سینما را در سطح کشور دارند. همچنین استان زنجان با ۴ سالن، ایلام با ۳ سالن و کهگیلویه و بویراحمد با ۲ سالن کمترین تعداد سالنهای فعال سینما را در سطح کشور دارند. این اطلاعات در اطلس و در گزارش آماری سراسر کشور با برشهای استانی، وضعیت دسترسی به سالنهای کشور را تشریح و تحلیل کردهاست.
ایران چند کتابخانه عمومی دارد؟
بر اساس این خبر، کتابخانهها نیز از مهمترین فضاهای فرهنگی محسوب میشوند که در سالهای اخیر برای تجهیز آنها گامهای اساسی و جدی برداشته شدهاست. براساس گزارشی که در این اطلس تدوین و منتشر شده، در سطح کشور سههزار و ۵۸۸ کتابخانه عمومی وجود دارد و زمینی به وسعت دو میلیون و ۹۰۰ هزار متر مربع به این مراکز اختصاص یافتهاست. برای مرور وضعیت کتابخانهها نیز میتوان گفت، استان تهران با ۳۴۸ کتابخانه، اصفهان با ۲۹۴ کتابخانه و فارس با ۲۵۰ کتابخانه، بیشترین تعداد کتابخانه عمومی را ازآن خود کردهاند.
مدیر عامل موسسه کمک به توسعه فرهنگ و هنر افزود: ۲۹۶ کتابخانه عمومی با زیربنایی بیش از ۳۴۷ هزار مترمربع در حال ساخت است.
تهران، سیامین استان کتابخوانِ کشور
عارفنیا درباره رابطه میان فضاهای فرهنگی و شاخص توسعه فرهنگی به اختلافی اشاره کرد و گفت: نکته حائز اهمیت که در اطلس نیز به آن پرداخته شده، این است که تعداد فضاهای فرهنگی موجود در برخی از استانها که بهلحاظ تعداد، حائز بالاترین رتبهها هستند، در ارزیابیای که مبتنی بر مؤلفههای مختلف اعم از وسعت، جمعیت و… صورت گرفته، از وضعیت مناسبی برخوردار نیستند. یعنی هرچند بیشترین تعداد را دارند، اما بهلحاظ سرانه با چالشهایی مواجهاند. برای مثال، شاخص میزان دسترسی به کتابخانههای عمومی در استان تهران که بیشترین تعداد کتابخانه عمومی را در سطح کشور دارد، برابر ۲/۴۸ بهازای هر صدهزار نفر است که این رقم از شاخص کل کشور، پایینتر است و استان تهران در رتبه سیام قرار میگیرد.
تهران، اصفهان و فارس، دارندگان بیشترین سالنهای تئاتر در ایراناند
یکی دیگر از مصادیق فضاهای فرهنگی، «تماشاخانههای تئاتر» است. در ایران یکهزار و ۴۵۸ تماشاخانه وجود دارد که از این تعداد، ۳۶۴ هزار صندلی دارند. استان تهران با ۱۶۵ تالار نمایش، اصفهان ۱۰۵ و فارس با ۱۰۰ تالار در ترتیب تعداد تالارهای نمایش استانها حائز رتبههای نخست هستند.
در این اطلس میتوان برای مثال، شمارِ سالنهای تئاتر در استان تهران را بررسی کرد. به عنوان نمونه اطلاعات مربوط به تئاتر شهر، تالار وحدت، سنگلج، هنر، تالار برج آزادی، تماشاخانههای خانه هنرمندان، ایرانشهر به جزئیات مورد تشریح قرار گرفتهاست. نام این سالنهای نمایش، وضعیت فعالیت آنها، ظرفیت آنها و آمار و اطلاعاتشان نیز در اطلس آمدهاست.
مدیر عامل موسسه کمک به توسعه فرهنگ و هنر افزود: ۱۰۳۹ مرکز وابسته به کانون پرورش فکری کودکان و نوجوانان و ۱۱۳۱ کانون فرهنگی و تربیتی وزارت آموزش و پرورش نقش مهمی در پرورش خلاقیت و استعدادهای هنری کودکان و نوجوانان ایفا میکنند.
او از ۲۶۱۵۲ کانون فرهنگی و هنری مساجد به عنوان مراکز توسعه و ترویج فرهنگ و هنر دینی و ۷۵۶ نگارخانه و گالری هنری به عنوان بخش دیگری از فضاهای فرهنگی کشور یاد کرد.
عارفنیا اعتقاد دارد مصادیق فضاهای فرهنگی بیش از عناوین گفتهشده است و ما فرهنگسراهایی را که مسئولیت آنها با شهرداریهاست، مراکز فرهنگی هنری دانشگاهها، و مراکز فرهنگی و هنری که بخش خصوصی یا نهادهای عمومی تولیت آنها را برعهده دارد، در سطح کشور داریم. گردآوری اطلاعات آنها و تکمیل این اطلس میتواند تصویر دقیقی از منظومه فضاهای فرهنگی کشور ارائه دهد.
او درباره چگونگیِ کارکردِ این اطلس را اینطور توضیح داد: زنجیره فعالیتهای فرهنگی و هنری آموزش، پژوهش، آفرینش عرضه و توزیع آثار و خدمات فرهنگی و هنری را شامل میشود. از این رو، در کنار خالق اثر که نقش اصلی را در تولید و آفرینش اثر ایفا میکند، یکی از بسترهای بسیار مهم، «فضای فرهنگی»ست؛ فضایی که هنر در آن آموزش داده میشود، خلق میشود و در دسترس مصرفکنندگان محصولات فرهنگی و هنری قرار میگیرد. این فضاهای فرهنگی واجد اهمیت فوقالعادهای هستند. احداث و بهرهبرداری صحیح از آنها هم اهمیت مضاعفی دارد. هرکدام از آنها با عناوینِ مختلفی معرفی میشوند.
بهعقیده مدیرعامل موسسه «کمک به توسعه فرهنگ و هنر»، ما اقلام فرهنگی متنوعی داریم؛ کتاب، مطبوعات، سینما، هنرهای نمایشی، رسانههای نوین فرهنگی و هنری، موسیقی، هنرهای تجسمی و… که طبیعتاً هرکدام از آنها در چرخه خودشان با موضوع فضا ارتباط و نسبتِ خاصی برقرار میکنند و عناوین مختلفی به خود میگیرند. و از فعالان عرصه فرهنگ گرفته تا مصرفکنندگان محصولات، همه بهنوعی به این فضاها مرتبطاند. کارگاههای هنری، آتلیهها، نگارخانهها، فروشگاههای عرضه محصولات فرهنگی، سالنهای سینما، تماشاخانهها، فرهنگسراها، خانهموزهها، مؤسسات هنری، کتابفروشیها، نمایشگاهها و… از مصادیق فضاهای فرهنگی محسوب میشوند که در احداث و ایجادشان مؤلفههای متعددی مؤثرند.
عارفنیا گفت: فرهنگ، آداب، رسوم، سنّتها، اقلیم، شرایط محیطی و گرایشهای فرهنگیِ مردم هر منطقه در ایجاد نیاز برای احداث فضایی فرهنگی، همواره نقشآفرین است و همسو با همین عناصر در یکصد سال گذشته در سطح کشور، بهمرور شاهد ایجاد فضاهای فرهنگی با کاربریهای مختلف بودهایم. ما شاهد احداث سالنهای سینما بودهایم که به مرور توسعه یافتهاند، تماشاخانهها، فروشگاههای عرضه مصولات فرهنگی و… . این رقم در سالیان مختلف، به فراخور شرایط، دارای روند صعودی یا نزولی بودهاند که بهجای خود، نیاز به مطالعه و بررسی دارد.
او ادامه داد: وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی، در اجرای سند «اصول سیاستهای فرهنگی کشور» و برای توسعه فضاهای فرهنگی تأسیس مجتمعهای فرهنگی، هنری و سینمایی را در دستور کار خود قرار داد. مجتمعهایی که مشخصاً احداث آنها از سالهای ۱۳۷۰ و ۱۳۷۱ در دستور کار ارشاد قرار گرفت.
از دید مدیر عامل موسسه کمک به توسعه فرهنگ و هنر، مجتمعهای فرهنگی – هنری، مراکز چندمنظورهای هستند که امکان دسترسی عمومی به انواع فعالیتهای فرهنگی و هنری ازجمله کتاب، آثار نمایشی، اجراهای صحنهای موسیقی، نمایش فیلم و بازدید از نمایشگاههای تجسمی و… در آنها برای مردم میسر است. و درونِ آنها فرصتهایی هم وجود دارد که به آموزش و آفرینش هنر و فرهنگ اختصاص یابد
برای توسعه فرهنگی مهمترین گام بررسی داشتهها، نداشتهها و نیازمندیهاست. بنابراین تدوین اطلسی برای دستهبندی کردنِ اماکن فرهنگی کشور لازمه گسترش اقدامات است. از این رو عارفنیا شرح داد: از سال ۱۳۷۹ که بر اساس قانون برنامه سوم توسعه، سرشماری فضاهای فرهنگی کشور انجام شد، اقدام متمرکزی برای گردآوری اطلاعات برای مدیریت آمار این فضاها صورت نگرفته و ما با فقدان آمار دقیق درباره فضاهای فرهنگی کشور مواجه بودیم. تلاشی که مؤسسه «کمک به توسعه فرهنگ و هنر» برای گردآوری آمار و اطلاعات و تحلیل آن شروع کرده، در راستای رفع این چالش است. ما با تکمیل این آمار و اطلاعات میتوانیم گام مؤثری در راستای تسهیل برنامهریزی برای توسعه فضاهای فرهنگی کشور برداریم. برنامهریزی بدون شناخت از وضع موجود میسر نیست. این اطلس تصویر دقیقی از وضعیت توزیع یا دسترسی به فضاهای فرهنگی در سطح کشور به ما ارائه میدهد. ما مبتنی بر آمار و اطلاعات میتوانیم تشخیص دهیم کدام استانها و کدام شهرها از جهت دسترسی به این فضاها فقیرند و برای رفع آن چه باید کرد. و در آن نقطه سیاستگذاران و برنامهریزان فرهنگی وارد میشوند و برای رفع مشکلات اقدام میکنند.
امین عارفنیا در پایان بیان کرد: ما در برخی از شهرهای برخوردار و توسعهیافته در برخی از محلهها که علیالظاهر بسیار برخوردارند، با فقر مضاعف دسترسی به فضاهای فرهنگی مواجهایم که ضرورت بررسی و تحلیل آمار و اطلاعات این حوزه را دوچندان میکند. این اطلس میتواند به سندی پشتیبان برای انجام تحلیلهای ثانویه درباره وضعیت دسترسی مردم به این نوع خدمات تبدیل شود تا بتوان برنامهریزی مؤثری در راستای توسعه انجام داد.
انتهای پیام