اجتماعیاسلاید

معماری ایرانی اسلامی در پوسته حرف و شعار/ جای خالی پیوست اجتماعی در ساخت شهرها

سالهاست که مسئولان از باب نگرانی در مورد بروز انواع پیامدهای مخاطره آمیز اجتماعی، فرهنگی، زیست محیطی و ….ناشی از اجرای طرح‌ها و پروژه‌های کلان و حتی خرد تاثیرگذار صحبت می‌کنند و تصمیم گرفتند که پیش از اجرای طرح های تاثیرگذار مطالعات انجام دهند تا تاثیرات احتمالی پیش بینی شود.

به گزارش روزهای طلایی، از میان پروژه‌های کلان ساخت و ساز دولت “مسکن ملی” آرام آرام در حال تحقق است و ایرانی‌های بدون مسکن با امید خانه دار شدن مدام اخبار طرح مسکن ملی را رصد می کند. چند میلیون مسکن قرار است برای خانه دار شدن هموطنانمان ساخته شود و چشم امید بسیاری به این خانه‌ها است.

اجرای پیوست‌های مطالعات اجتماعی و فرهنگی برای این طرح‌ها باعث می‌شود تا ضمن شناسایی اثرات مثبت و منفی اجرای طرح‌ها، از پیامدهای منفی و زیان بار کاسته شود و  در نهایت حتی برای جبران پیامدهای منفی که ناچارا ایجاد می شود، تدابیر لازم اتخاذ شده و آثار منفی طرح‌ها،  موجب انواع اختلال نشود. یک کارشناس شهری با تاکید بر اینکه پیوست اجتماعی یک الزام غیرقابل چشم پوشی در طراحی معماری است تأکید می‌کند که این پیوست‌ها جزء جدایی ناپذیر فرایند طراحی و تولید مسکن است.

عبدالرضا گلپایگانی در گفت‌وگو با روزهای طلایی، با بیان اینکه دولت موظف است زمینه‌های لازم را برای خانه دار شدن اقشار مختلف مردم فراهم کند، می‌گوید: خانه و مسکن به جایی اطلاق می‌شود که قرار است در آن جریان زندگی انسان‌ها اتفاق بیفتد و از آنجایی که زندگی انسان به موضوعات مختلف اجتماعی، فرهنگی، کالبدی و … مرتبط است، باید در ساخت مسکن به همه این موارد توجه کرد. لذا پیوست اجتماعی، فرهنگی یا محیط زیستی، همان پیوست‌هایی است که برآیند اعمال آنها بر موضوع مسکن، محصول معماری خواهد شد.

وی با بیان اینکه توجه به پیوست‌های اجتماعی و فرهنگی یک الزام غیرقابل چشم پوشی در طراحی معماری و شهرسازی است، اظهار می‌کند: این پیوست‌ها جزء جدایی ناپذیر فرایند طراحی و تولید مسکن است و بر همین اساس اگر شناخت درستی از ارتباطات اجتماعی و فرایندهای مختلف زندگی همچون شیوه‌ها و فرایندهای تربیتی کودکان، نیازهای کودکان به محیط‌های بازی، فرایندهای تعاملات خانوادگی و دورهمی‌های اجتماعی، شیوه‌ها و آیین‌های مذهبی و دینی و مواردی از این دست، وجود نداشته باشد و این اجزاء در طراحی و معماری لحاظ نشوند، مسکن و خانه، تبدیل به یک مفهوم حداقلی به عنوان سرپناه می‌شود.

این کارشناس شهری با تاکید بر اینکه ارزش‌های فرهنگی و اجتماعی هر جامعه باید در معماری خانه‌های یک شهر متبلور شود، می‌افزاید: معماری فضای خانه و مسکن مناسب برای خانواده‌های هر جامعه‌ای باید به گونه‌ای طراحی شود که امکان برگزاری آیین‌های مناسب فرهنگی در حین زندگی ساکنان آن فراهم شود و این فضا باید به خودی خود بتواند القاء کننده این ارزش‌ها در خانواده باشد، به عنوان مثال باید به این موضوع توجه داشت که ارتباطات انسانی یک خانواده با عناصر طبیعی و محیط زیستی، تابعی از تاریخ و فرهنگ جامعه است؛ لذا وقتی در فرهنگی، آب به عنوان عنصری مقدس شناخته شود، ارتباط با طبیعت به عنوان یک مولفه قدسی شناخته می شود، باید تبلور این ارزش‌ها را در فضای حاکم بر زندگی خانواده‌ها دید؛ بر همین اساس مگر می‌شود در چنین جامعه‌ای و با چنین مولفه‌های ارزشی، یک شهر را بدون توجه به عناصر محیطی بنا کرد؟

گلپایگانی توجه به ریشه‌های تاریخی و فرهنگی را یک اصل غیرقابل چشم پوشی در مهندسی ساخت مسکن و معماری عنوان کرده و می‌گوید: معنی واقعی مهندسی، یعنی قراردادن هرچیز در جای مناسب و درست خود؛ این در حالی است که ما موارد متعددی از ساخت محله‌ها، بلوک‌ها و حتی شهرهایی را در کشور شاهدیم که بدون توجه به این موارد ساخته شده و در حقیقت اتلاف یا دست‌کم بهره‌وری کم از منابع ملی بوده است.

ساخت مسکن به معنای سرهم کردن آهن و سنگ و سیمان نیست

وی اضافه می‌کند: ساخت مسکن به معنای سرهم کردن آهن و سنگ و سیمان نیست؛ بلکه استفاده از این ابزار و عناصر برای شکل‌گیری یک فضای مناسب برای ارتباطات انسان‌ها در درون خانواده و القاء کننده ارتباط صحیح انسان‌ها با طبیعت است و بدیهی است که بی توجهی به این مهم، به معنای ظلم به انسان‌ها و این کره خاکی است و متأسفانه مثال‌های بسیاری از احداث چنین اماکنی در کشور وجود دارد که عاری از هرگونه کیفیت اجتماعی، فرهنگی، محیط زیستی است که هرکدام از این‌ها می‌تواند یک تجربه بزرگ برای جلوگیری از تکرار موارد مشابه باشد.

معماری ایرانی اسلامی در پوسته حرف و شعار باقی مانده

بی توجهی به مولفه‌های اجتماعی و فرهنگی در ساخت شهرها، محله‌ها و خانه‌ها آن هم به بهانه اقتصادی شدن کار، فقط یک بهانه جویی و سهل انگاری است ، خلق فضاهای فاقد کیفیت، هدر دادن منابع مالی و اقتصادی است که نتیجه آن در میان مدت و بلندمدت کاملا واضح است.گلپایگانی با اشاره به وجود یک واقعیت به نام معماری ایرانی اسلامی گفت: ما سالهاست که از معماری ایرانی اسلامی صحبت می‌کنیم؛ ولی متاسفانه این معماری، تنها در پوسته حرف و شعار باقی مانده و در عمل این مهم را کنار گذاشته‌ایم و تولید چند میلیون خانه و بنا کردن این سنگ و آهن و سیمان بدون توجه به پیوست‌های اجتماعی و فرهنگی را نمی‌توان ساخت خانه و مسکن دانست؛ بلکه این به معنای واقعی، هدر دادن منابع ملی کشور است، به عنوان مثال معماری بافت قدیمی شهر نائین، یکی از غنی‌ترین معماری‌های ایران را در خود جای داده ولی علی رغم شعارهای بسیار درباره معماری ایرانی اسلامی، نه تنها نتوانسته‌ایم با تکیه بر این معماری، الگوی جدید و درستی از معماری ایرانی و اسلامی را ارائه دهیم؛ بلکه کاری کرده‌ایم همان معماری باقی مانده از گذشته که در فرایندی چند صد ساله و حتی هزاران ساله به یک بلوغ بی مانند رسیده، در حال از بین رفتن است. 

وی خاطرنشان می‌کند: در همین نهضت جهش تولید مسکن را شاهد هستیم که به دنبال اضافه کردن بخشی به شهر نائین هستند در حالی که وقتی خارج از بافت موجود نائین، سرمایه گذاری شود، در حقیقت به فرایند پیرشدن و فرسوده شدن ارزش‌های معماری و تاریخی این شهر سرعت می‌بخشید.

گلپایگانی با مطرح کردن این پرسش که آیا طراحان راهبردهای معماری ایرانی و اسلامی در شورای عالی انقلاب فرهنگی در مورد چنین اتفاقاتی موضع گیری، نقد و یا پرسشگری می‌کنند؟ می‌گوید: نپرسیدن و موضع گیری نکردن این بزرگواران و همه نهادهای مسئول نسبت به بی توجهی به فرهنگ، مسائل اجتماعی و محیط زیستی در ساخت مسکن بسیار تعجب برانگیز است؛ بخصوص آنکه وقتی در مقام سخن هستیم، بسیار خوب حرف می‌زنیم ولی وقتی در مقام عمل می‌رسیم، به حداقل‌هایی‌ که نهایتا به اتلاف سرمایه و ظلم به آیندگان منجر می‌شود، قانع می‌شویم. همانگونه که بخشی از جامعه در خصوص گسترش مواردی از فرهنگ بیگانه در فضای مجازی حساسیت دارند و برخی از آن هم به نظر بنده درست است.

به گفته وی، طبیعی است که وقتی ارتباط فضای زندگی خانواده‌ها با طبیعت، با ارزش‌های اجتماعی و تربیتی فراهم نباشد، نباید انتظار یک شکوفایی و بلوغ متعالی نسل آینده را داشته باشیم.

این کارشناس شهری، ادامه می‌دهد: من به جرأت می گویم که بی توجهی به مولفه‌های اجتماعی و فرهنگی در ساخت شهرها، محله‌ها و خانه‌ها آن هم به بهانه اقتصادی شدن کار، فقط یک بهانه جویی و سهل انگاری است چراکه خلق فضاهای فاقد کیفیت، هدر دادن منابع مالی و اقتصادی است که نتیجه آن در میان مدت و بلندمدت کاملا واضح است.

وی خاطرنشان می‌کند: امیدوارم نگاه به تجارب قبلی بتواند ما را از تکرار تجربه‌های تلخ مشابه دور کند و تلاش شود تا به بهای توجه به کمیت در ساخت و ساز، حداقل‌های ضروری در ساخت مسکن و خانه که محل آرامش و آسایش خانواده‌هاست، نادیده گرفته نشود.

انتهای پیام

نوشته های مشابه

دکمه بازگشت به بالا